بررسی نقش امنیت محیطی در ترکیب جنسیتی تعاملات اجتماعی، در فضاهاي عمومی شهرها(نمونه موردی: بازار سنتی شهر اردبیل)  
نوشـــــــــــته ی :    سویل مهدیلو   
 منتشر شده از : مقالات همایش زن،معماری و شهر 

چكيده

 

زنان بطور مکرر در بهره برداري از فضاها و اماکن عمومی محدودیت ها و ناسازگاري هایی را تجربه می نمایند. بدین ترتیب، نوشتار پیش رو بر آن است تا با در نظر گرفتن ناامنی به مثابه یکی از موانع حضور زنان در فضاهاي عمومی، تاثیرات شاخص ها و عناصر مرتبط با این مهم را در نحوه حضور زنان در عرصه این فضاها مورد سنجش قرار دهد. در راستاي انجام این پژوهش بافت سنتی بازار اردبیل به عنوان یکی از بافت هاي سنتی پویا و فعال شهر اردبیل در نظر گرفته شده است. تا با بررسی نحوه حضور زنان در یکی از فضاهاي عمومی پرشور اردبیل، کاستی ها و عوامل موثر بر عدم امنیت آنان آشکارتر شود. پژوهش حاضر که در زمره پژوهش هاي تحلیلی قرارمی گیرد بر شیوه پیمایشی استوار بوده و تحلیل اطلاعات با تکنیک«نرخ اهمیت- رضایت»Importance-Satisfaction) Analysis) صورت می پذیرد. جامعه آماري در این پژوهش شمار 50 نفر از زنان تردد کننده در بازار و با تکنیک نمونه گیري اتفاقی در نظر گرفته شده است. تحلیل شاخص هاي امنیت فضاهاي بازار از منظر زنان حاضر در آن ها، نشان می دهد که با رسیدگی به فضاهاي پنهان، ارتقاي خوانایی و کاستن از حس گمشدن در بافت، ارتقاي نورپردازي محیطی، در نظر گرفتن تمهیداتی جهت ارتقاي حس تعلق و افزایش نظارت اجتماعی و افزایش ساعات شلوغ و فعال بازار می توان به ارتقاي حس امنیت زنان یاري رساند. همچنین می توان با آموزش هاي دفاع شخصی و بهسازي نماي ابنیه بر حس امنیت و حضور زنان در فضاهاي بازار افزود.

 

 

واژه‌هاي كليدي: محیط شهری، فضای عمومی، امنیت اجتماعی، امنیت زنان، بازار اردبیل.

 
1– مقدمه

تغییر الگوهاي کار، ویژگی هاي جمعیتی و اجتماعی و به طور کلی تغییر شیوه زندگی، احساس نیاز به خروج از روزمرگی و تفریح  و سرگرمی و خرید را در ساکنان شهرهاي امروزي، روز به روز افزایش می دهد. از طرفی احیا و سرزندگی محیط هاي شهري و حفظ و پویایی شهرها نیازمند حضور هر چه بیشتر ساکنان آن در فضاها و مراکز شهري و تعاملات اجتماعی آن ها با یکدیگر است(زنگی آبادي، 1390 :1). از منظر اجتماعی- فرهنگی، فضاهاي عمومی به مثابه مکانی براي تعاملات، رویارویی و برخوردهاي اجتماعی و جایی براي همگرایی علایق گروه هاي مختلف اجتماعی- فرهنگی تعریف می شود. از حوزه هايي كه امنيت آن، از اساسي ترين موارد تلقي مي شود، امنيت در بخش اقتصادي است و امنيت بازار به عنوان محلى كه نمود بارز و عيني فعاليت هاي اقتصادي در آن جاري است از ضروريات مهم است.  به واقع، هر فرد به دور از تمایزات جنسی، سنی، سطح تحصیلات و… با حضور در عرصه شهر، در پی آن است تا به گونه اي برابر با سایرین به رسمیت شناخته شده و از حقوق طبیعی یک شهروند برخوردار گردد(هزارجریبی و امانیان، 1390). از جمله این حقوق می توان به مجال مشارکت در حیات روزانه شهر اشاره نمود(رنه شورت، 1388). این تجربه که از طریق کنش هاي متقابل شهروندي و در بستر فضاهاي عمومی شهري صورت می پذیرد؛ در شهرهاي ما به صورتی نامتعادل شکل می گیرد. جنسیتی شدن یک فضا زمانی به عنوان مشکل مطرح می شود که بنا به دلایلی یکی از دو جنس مجبور به ترك یک فضاي عمومی شده و از حق بهره برداري از آن فضا محروم شوند. در حالی که امکان بهره مندي مطلوب از فضاهاي شهري و عمومی از حقوق اولیه شهروندي محسوب می شود. زنان بطور مکرر در بهره برداري از فضاها و اماکن عمومی محدودیت ها و ناسازگاري هایی را تجربه می نمایند. دلیل اشاره به زنان به عنوان بخشی از استفاده کنندگان فضاهاي عمومی از آنجاست که انتظارات فرهنگ حاکم بر جامعه و همچنین خصوصیات زنانگی، آن ها را بسوي هنجار پذیري سوق می دهد و به جهت سازش با محیط، مجبور به تغییر دادن خود به نفع محیط می شوند. به این مفهوم که از نیازها و انتظاراتی که از محیط دارند صرف نظر کرده و یا از محیط خارج می شوند(کاظمی، 1388). والنتین براین باور است که «زنان براي تصرف و استفاده محدود از فضاهاي عمومی تحت فشارند»(رنه شورت، 1388 :159). در همین راستا هایدن معتقد است که زنان هیچگاه از حق کامل تصرف و بهره گیري از فضاهاي عمومی شهر برخوردار نبوده اند(فضلی، 1387 : 18). مطالعات پرشماري در حوزه برنامه ریزي نشان می دهد که طراحی فضاهاي عمومی تاثیرات بسیاري بر زندگی روزانه زنان تا بر مردان دارد. این بدین دلیل است که زنان ارتباطات نزدیک تري با محیط بیرون داشته و زمان بیشتري را براي انجام کارهاي مرتبط با خانواده و منزل نظیر خرید کردن، در بیرون صرف می کنند(Dolors, 2004). از این رو، می توان تمایز آشکاري میان نحوه حضور مردان و زنان در عرصه شهر مشاهده نمود. این تمایزات در میزان و انگیزه حضور، کنش ها و رفتارها و چگونگی تعاملات آن ها در فضاهاي شهر آشکار است. از این رو می توان این چنین پنداشت که شهر پذیراي حضور فعال و تنوع گونه هاي مشارکت زنان در فضاهاي شهري نبوده و محدودیت هاي آشکاري را نیز در این زمینه براي آنان ایجاد می کند. به واقع آنچه که نحوه حضور زنان در فضاهاي شهري را در قالب کنش هاي ویژه اي محدود ساخته و از تمایل آن ها به این حضور می کاهد، آن است که فضا با در نظر نگرفتن تمایلات و رفتارهاي ویژه زنان در فضاهاي شهري، امنیت خاطر و آرامش روان آنان را به میزان مطلوب تامین نمی سازد(الماسی فر و انصار، 1389) بنا به گفته ویلیام وایت[1] میزان موفقیت هر فضاي شهري را می توان از میزان حضور زنان و گروه هاي اجتماعی مختلف پرشماري و گونه هاي رفتاري آنان مورد سنجش قرار داد. چراکه زنان تمایل بیشتري به برقراري روابط چهره به چهره داشته و حضور پررنگ آن ها در یک مکان، بیانگر مطلوبیت کالبدي و عملکردي آنجا به شمار می رود(پاکزاد، 1386: 427). از این رو بافت هاي تجاری به مثابه یکی از فضاهاي شهري که در پیوندي تنگاتنگ با زندگی روزمره شهروندان هستند، می باید با حضور پررنگ تر و پویاتر زنان همراه بوده و به مراتب، گرمتر و پرشورتر پذیراي حضور آنان باشند(پاکزاد، 1386: 73-72). بدین ترتیب، نوشتار پیش رو بر آن است تا با در نظر گرفتن ناامنی به مثابه یکی از موانع حضور زنان در فضاهاي عمومی، تأثیرات شاخص ها و عناصر مرتبط با این مهم را در نحوه حضور زنان در عرصه این فضاها مورد سنجش قرار دهد.

2- مبانی نظری

2-1- امنیت محیطی: مروری بر مفهوم، ابعاد و نظریات

افزایش امنیت محیطی بر پایه چگونگی دریافت افراد از محیط پیرامونشان در راستاي بهبود بهره گیري از فضاهاي شهري از مهمترین رویکردهایی است که جوامع پیشرفته در زمینه علوم اجتماعی، مدیریتی و طراحی محیط بدان توجه دارند(الماسی فر، 1389: 1). مبتنی بر سلسله مراتب نیازهاي انسان، ارائه شده توسط مازلو، می توان نیاز به امنیت را پس از نیازهاي اولیه اي همچون خوراك، پوشاك و .. در مرتبه دوم نیازهاي آدمی برشمرد. به گونه اي که در صورت مرتفع نشدن این نیاز ذهن آدمی را چنان درگیر خود خواهد ساخت که وي را از برخورداري از سایر فرصت هاي زندگی و پرداختن به سایر امور باز می دارد)پاکزاد، 1388: 36).

واژه امنیت، ترجمان واژهSecurity از ریشه Secures و در لغت به مفهوم نداشتن دلهره و دغدغه است. از این رو می توان این واژه را با مفاهیمی چون: رهایی از خطر، تهدید، آسیب، اضطراب، هراس، ترس، نگرانی یا وجود آرامش، اطمینان، آسایش،  اعتماد، تامین ضامن همردیف دانست(مظلوم خراسانی، 1389: 6). همچنین واژه امنیت در فرهنگ فارسی به معناي در امان بودن، داشتن آزادي، آرامش، فقدان ترس و عدم هجوم دیگران آمده است. این در حالی است که در حوزه علوم رفتاري می توان برداشتی جامع تر از این مفهوم را شاهد بود. چراکه امنیت در این حوزه به مثابه حالتی است که در آن ارضاي احتیاجات و خواسته هاي شخصی انجام می گیرد و در نگاهی دیگر، احساس ارزش شخصی، اطمینان خاطر، اعتماد به نفس و پذیرشی که در نهایت از سوي کلیه طبقات اجتماعی نسبت به فرد اعمال می شود؛ معنا می شود)الماسی فر و انصاري، 1389).

برمبناي تعاریف یاد شده می توان دو جنبه مجزاي عینی و ذهنی را براي مفهوم امنیت متصور شد. بدین ترتیب امنیت در بعد عینی به مباحث کالبدي و فیزیکی اشاره داشته و امنیت تردد سواره و پیاده را مورد بحث قرار می دهد. این در حالی است که همین مفهوم در بعد ذهنی خود، به ابعاد روانی و غیرمادي احساس امنیت پرداخته و ترس از جرم و هراس از حضور در فضا را مطرح می سازد(تانکس، 1388). بدین ترتیب در صورت نبود امنیت و مستولی شدن حس ترس بر مردم، روح امید و افتخار از بافت جامعه رخت بر بسته و مکان هاي عمومی شهر صرفاً به بستري براي کنش هاي اجباري مردم و نه تعاملات چهره به چهره اختیاري و برهم کنشهاي خلاق مبدل خواهد شد(پاپلی و رجبی سناجردی، 1387).

اسکار نیومن(1387) از جمله نظریه پردازانی است که به مقوله امنیت شهري توجه ویژه داشته است. نیومن در تئوري فضاهاي بی دفاع شهري، بر این باور است که احساس اضطراب و ناامنی در سایر فضاهاي جمعی از ایستگاه هاي مترو، مجتمع هاي تجاری و مسکونی گرفته تا پل هاي عابر پیاده و زیرگذر و حتی کوچه هاي فرعی واقع در بافت هاي مسکونی در میان زنان به چشم می خورد. نادیده انگاشتن ظرافت هاي طراحی و برنامه ریزي در چنین فضاهایی به شکل گیري فضاهاي بی دفاع منتج می شود(نیومن، 1387). گروه بیل هیلییر با بهره گیري از نرم افزار چیدمان فضایی در بعد کالبدي جمعیت خیابان ها و لایه هاي آن را به عنوان مولفه هاي کلیدي در ایجاد یک محیط امن شهري معرفی کرده اند. از نظر این گروه بهترین محیط هاي شهري، آن هایی هستند که به خوبی با الگوي شهر یکپارچه شده اند و امنیت عمومی را ترویج می کنند(ضابطیان، 1389: 5).

2-2- امنیت و نقش آن در چگونگی حضور زنان در فضاهاي عمومی

جرم و ارتکاب جرم در جوامع امروزي به عنوان یک مشکل اجتماعی که همه ساله بر زندگی هزاران تن از شهروندان تاثیر می

گذارد به شمار می رود. ترس ناشی از این قبیل جرم ها به خودي خود می تواند آزادي رفت و آمد شهروندان را محدود کرده و مانع از حضور و شرکت آنان در عرصه جامعه گردد؛ به ویژه که برخی از گروه هاي اجتماعی در برابر جرم و ترس از آن بسیار آسیب پذیر می باشند(الماسی فر و انصاری، 1389: 2).

تمایزهاي آشکاري میان نیازها، کنش ها و چگونگی بهره برداري از فضاهاي شهري در میان زنان و مردان به چشم می خورد(رنه شورت، 1388). براي نمونه، زنان بیشتر تمایل دارند که از مسیرهاي عریض با تراکم جمعیتی بالا و پوشش گیاهی سبک تردد کنند(الماسی فر، 1388: 9). همچنین تمایل بیشتري به بهره گیري از حمل و نقل عمومی داشته و در این راستا طراحی فضاي ایستگاه ها و پایانه هاي حمل ونقل عمومی از اهمیت بسزایی برخوردار است(بمانیان، 1387). زنان از حضور در فضاهایی با ازدحام بالا، کفسازي نامناسب، تردد بالاي موتورسواران و حضور افراد ناآشنا و با ظاهر نامناسب به علت احساس ناامنی، اجتناب می ورزند(بمانیان، 1387). نادیده انگاشته شدن چنین تمایزاتی و منظور نداشتن آن ها در طراحی فضاهاي شهري، زنان را به سمت حضور در محدوده هاي «تک جنسیتی» و محدود کردن مشارکت آنان تنها در زمان هاي خاصی از شبانه روز سوق داده است. چراکه توان جسمی و تمایزات روحی زنان و مردان، گونه هاي طراحی متفاوتی را طلب می کند. فضاهاي موجود هرچند براي مردان مناسب، راحت و خوشایند به نظر می رسد؛ اما آرامش خاطر زنان را جلب نکرده و پذیراي حضور آنان نیست(الماسی فر، 1389). دور ماندن زنان از مراکز فعالیتی و نهادینه شدن انگاره هاي محدودیت زنان در عرصه شهر به احساس در حاشیه ماندن آن ها دامن زده است. کارپ، استن و یولز چنین مسئله اي را«ماهیت جنسی شده فضاي شهري» نامیده که در چگونگی عملکرد فضاي شهري براي محدود کردن تحرك پذیري زنان آشکارا جلوه گر است(رضازاده، 1388). تلن(2008) بر این باور است که داشتن اجتماعی متنوع و پایا مستلزم در نظر داشتن نیازمندي هاي روزانه تمامی گروه هاي سنی-جنسی است. وي به نیازمندي هاي ویژه زنان، کودکان، سالمندان و افراد مجرد اشاره کرده و تاکید می کند که می بایست نیازمندي هاي آنان را به گونه اي در محیط شهري تامین نمود؛ که در تعارض و تضاد با یکدیگر قرار نگیرند(Talen, 2008: 134).

aq

نمودار شماره 1: مجموعه ای پیچیده از خدمات و تسهیلات مورد نیاز برای خلق تنوع پایا در محیط شهری(مأخذ: Talen, 2008: 134).

به باور استانکو(E.Stanko) ترس از جرم و حس ناامنی آنان در عرصه شهر به دلیل توان کمتر جسمی، گرایش به یادآوري تجارب گذشته، آسیب پذیري جسمی و جنسی و… در زنان سه برابر مردان است(علیخواه و نجیبی، 1385: 3). چراکه زنان در جوامع گوناگون در معرض آسیب ها و خشونت هاي خانگی و خیابانی پرشماري قرار گرفته اند. همین امر این قشر از جامعه را رو به سوي انزوا رهنمون و حس ناامنی و ترس را در آن ها نهادینه ساخته است(دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداري تهران، 1387). از دیگر سو زنان به نسبت مردان برون گراتر بوده و تمایل به حضور در کنش هاي چهره به چهره در آنان ژرفاي بیشتري دارد. حس لذت بردن از چنین تعاملاتی در زنان به رفتارهاي اختیاري و خلاقانه ویژه اي منجر می شود که ظهور و بروز آن ها، مستلزم بستر کالبدي مناسبی است. این در حالی است که آنچه که امروز شاهد آن هستیم، وجود فضاي جنسیتی شده اي است که نه تنها متناسب با نیازها و تمایلات زنان طراحی نشده؛ بلکه حضور و تحرك آنان را نیز محدود می سازد(رنه شورت، 1388). در همین راستا، ولنتاین(1990) بر این باور است که با تسهیل ادارکی یک مکان و طراحی کنترلی می توان اطمینان زنان را براي بیرون رفتن از خانه هایشان افزایش داد. وي بر تامین دید به ورودي ها، نورپردازي، نقاشی دیوارها، پل هاي عبور عابر پیاده، کوچه ها و راه هاي زیرگذر، منظر سازي، توسعه کفسازي ها و کنج ها و زاویه ها تاکید می ورزد. از نظر ولنتاین، زنان با حضور بالفعل و بالقوه دیگران، احساس امنیت بیشتري می کنند. زیرا آنها فکر می کنند که متخلفین با حضور و مداخله ناظران می ترسند(ضابطیان، 1389: 10). جین جیکوبز از دیگر نظریه پردازان این حوزه به شمار می رود. وي در خلال تئوري چشمان خیابان، نظارت اجتماعی را از مهم ترین عوامل موثر بر ارتقاي امنیت شهري و افزایش حضور زنان در فضاهاي عمومی شهر معرفی می کند. به باور او، مکان هاي پرنور و پر تردد داراي چشمان مراقب بوده و مشارکت مردمی در آن ها بسیار است. پیاده روهاي وسیع و تنوع کاربري ها به ارتقاي حس امنیت می افزاید(جیکوبز، 1386). همچنین، استفاده مداوم از فضاهاي عمومی، به افزایش امنیت آن ها می انجامد)حبیبی، 1382). هرچند نمی توان از تاثیر نظارت غیر اجتماعی با بهره گیري از دوربین هاي مداربسته در ارتقاي میزان امنیت زنان را نادیده انگاشت. در این میان احساس تعلق به فضا به کاهش رفتارهاي وندال انجامیده و با ایجاد حس امنیت در زنان، حضور پرشورتري از آنان را حاصل خواهد کرد(بمانیان، 1387). لازم به یادآوري است که موانع حضور زنان در فضاهاي شهري متناسب با ویژگی هاي فردي آن ها متفاوت است. به طور مثال می توان ترس از جرم در نوجوانان را به مراتب کمتر از زنان بالاي سال در عرصه شهر مشاهده نمود(علیخواه و نجیبی ربیعی، 1385: 13).

از جمله مهم ترین عوامل موثر بر نحوه حضور زنان در فضاهاي شهري می توان به امنیت اشاره کرد. چراکه چنانچه زنان از احساس امنیت لازم براي حضور در فضاهاي شهري برخوردار نباشند، به ناچار به انزوا کشیده شده و عرصه خصوصی خانه را به حضور در چنین فضاهایی ترجیح می دهند. در رویکردي دیگر، حضور خود را در فضا، تنها با داشتن یک همراه ممکن می دانند(اباذري، صادقی فسایی و حمیدي، 1387، 12).

در صورت ساختاري بندي مقوله نحوه حضور زنان در فضاهاي شهري، در قالب عوامل پنجگانه: زمان حضور، مدت زمان استفاده از فضا، هدف از حضور، تعداد دفعات حضور و نوع فعالیت، می توان شاخص هاي موثر بر نحوه حضور زنان را با ویژگی هاي فردي آن ها و موانع حضور آن ها درفضاهاي شهري مرتبط دانست(بحرینی، 1384). نمودار شماره 1 ارتباط میان عوامل موثر بر حس امنیت در زنان را با نحوه حضور آن ها در فضاهاي شهري آشکارا به نمایش می گذارد. به باور یان گل (1986) یک شهر زنده جایی است که فضاهاي عمومی آن داراي عملکرد بوده و کارایی داشته باشند. وي بر این باور است که فعالیت در جایی رخ می دهد که پیشتر در آن رخدادي به وقوع پیوسته باشد. چراکه معمولاً در فضایی که در آن فعالیتی جریان ندارد، فعالیتی تازه روي نمی دهد. بر این اساس او فعالیت هاي افراد در فضاي شهري را به سه دسته(فعالیت هاي ضروري، فعالیت هاي اختیاري و فعالیت هاي اجتماعی) تقسیم می نماید وتأکید دارد که این فعالیت ها در یک الگوي درهم تنیده رخ می دهند و هر یک نیازمند خصوصیات متفاوتی در محیط مصنوع هستند(گل، 1387).

رویکردCPTED در راستاي ارتقاي امنیت محیط مواردي همچون: خطوط و زاویه دید روشن و واضح، فراهم نمودن نور کافی، کاهش فضا و مسیرهاي جدا و مخفی، حذف فضاهاي بی دفاع، کاهش فضاهاي تفکیک شده، استفاده بهینه و چند منظوره از فضاها، استفاده از فعالیت هاي بهینه و کاربري بخشیدن به فضا، ایجاد حس مالکیت به منظور نگهداري و حفظ فضا و استفاده از علائم و نشانه ها را موثر می داند(الماسی فر و انصاري، 1389).

aw

نمودار شماره 2: مدل مفهومی نحوه حضور زنان در فضاهای شهری(مأخذ: نگارندگان).

3- پیشنه پژوهش

نخستین اقدامات موثر در راستاي توجه به حقوق زنان در خلال انتشار منشور بین المللی زنان در سال 1945 انجام شد. پس از آن، نخستین کنفرانس بین المللی زنان با شعار عدالت، توسعه و صلح در سال 1975 و سومین کنفرانس جهانی زنان در سال 1985 در نایروبی تشکیل شد. با مطرح شدن مقوله توسعه پایدار، نقش زنان در پیوند با این مقوله در خلال کنفرانس سال 1992 باعنوان کنفرانس بین المللی محیط و توسعه مطرح شد. توجه بدین مهم را می توان در سایر کنفرانس ها و نشست هاي تخصصی بین المللی شاهد بود. به گونه اي که هدف سوم توسعه هزاره ( 2000) برقراري عدالت جنستی و توانمند کردن زنان بیان شده است( محمدی، 1387). در این میان، نخستین بارقه هاي پرداختن به مقوله حضور زنان در عرصه شهر را می توان در آثار فمینیست مشهور جین آدامز (Jane Addams) مشاهده کرد. پس از آن جین جیکوبز در کتاب خود با نام«مرگ و زندگی شهرهاي بزرگ آمریکا» دریچه اي نو روي به سوي مقوله زنان در شهر مطرح ساخت. علی رغم آن که جیکوبز هرگز از مفاهیمی همچون«فمینیسم» و «حقوق زنان» یاد نکرد؛ اما با ژرفا بخشیدن بدین مهم، بسترساز ظهور و بروز دیدگاه هاي فمینیست شهري شد(پاپلی یزدي و سناجردی، 1387). نظریات موسوم به«نظریات فمینیسم شهري» به دنبال خلق فضاهاي زیبا و زنانه و یا انجام مطالعات فرهنگی و کالبدشکافی اجتماعی نیست؛ بلکه در پی بسترسازي براي دگرگونی هایی ژرف اندیشانه درحیطه مدیریت شهري و فرهنگ سازي در راستاي افزایش حضور زنان در پهنه شهر و ایجاد امنیت و آرامش خاطر براي مرتفع ساختن نیازهاي طبیعی آنان همچون خرید، تفریح، فعالیت هاي اجتماعی و… است(پاپلی یزدي، 1387). در این میان برخی از اندیشمندان شهرسازی بر این باورند که رویکردهای غالب  شهری و قوانین و مقررات شهری همچون منطقه بندی کاربری ها، خود به مثابه عاملی محرک در ایجاد تبعیضات اجتماعی، اقتصادی، سنی، جنسی شهروندان به شمار می روند(همان: 153). پژوهش ها و نوشتارهای پر شماری در راستای هرچه برجسته تر نمودن نقش زنان در عرصه شهر و افزایش حضور آن ها در فضاهای شهری صورت پذیرفته است. از این میان می توان به پژوهش میر و گکر[1] در سال 2011 بر روی فضاهای جنسیتی شده اسرائیل اشاره کرد. این نوشتار به بررسی دگرگونی نحوه حضور زنان اسرائیلی در فضاهای شهری و مشارکت در تعاملات اجتماعی و ریشه یابی علل آن در عرصه خصوصی و بستر خانوادگی آنان پرداخته است(Meir& Gekker, 2011). همچنین علیزاده در سال 2007 در پژوهشی با نام «دگرگونی مفاهیم فضاهای شهری زنان در شهر کرد» پرداخته است. علیزاده با درنظر گرفتن محدودیت های موجود در شهرهای اسلامی و فرهنگ ریشه دار اقوام کرد زبان، به بررسی نحوه حضور زنان در فضاهای شهری این خطه پرداخته و مقوله ناامنی را در این بحث مورد بررسی قرار می دهد(Alizade, 2007). از پژوهش های مشابه دیگر، می توان به نوشتاری با نام «فضاهای جدید شهروندی؟ بازنگری مشارکت جنسیتی و توانمند سازی در آفریقای جنوبی»که در سال 2005 توسط مک ایوان[2] منتشر شد؛ اشاره نمود. مک ایوان از دریچه دیگری بدین مهم نگریسته و مقوله حضور زنان در عرصه شهر را در پیوند با مفاهیم جامعه مدنی، حقوق شهروندی و برابری اجتماعی مورد بررسی قرار داده است(McEwan, 2005). در همین راستا، دالرز و همکارانش[3] (2004) به بررسی میزان کارایی فضاهای عمومی شهر بارسلونا از منظر تمایزات جنسیتی پرداخته و مطالعات خود را بر ویاجولیا[4] یکی از موفق ترین فضاهای عمومی این شهر متمرکز می سازد. وی تناسب آشکاری را در شدت و میزان استفاده زنان و مردان درگروه های سنی متفاوت در این فضا شناسایی می کند و تنوع قابل توجهی از فعالیت ها در این فضاها را نتیجه آن می داند(Dolors et al, 2004). از جمله پژوهش های ایرانی در این حوزه می توان به «شناسایی مشکلات امنیتی- اجتماعی زنان در روابط شهری» که توسط نجیبی در سال 1384 انجام شده، «بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی از دیدگاه شهروندان تهرانی» توسط ایسپا در سال 1382؛ «بررسی میزان احساس امنیت زنان شهر مشهد» توسط زنجانی زاده در سال 1380 و «میزان احساس امنیت شهرک های حاشیه شهرستان های اسلامشهر» که توسط ناجا در سال 1383 انجام شده؛ اشاره نمود(مظلوم خراسانی، 1389: 6).

 4-متدولوژی پژوهش

نوشتار پیش رو پس از بررسی ادبیات مرتبط با مقوله حضور زنان در فضاهای شهری و موانع حضور آن ها در عرصه شهر، با برگزیدن امنیت، به مثابه یکی از مهم ترین موانع حضور آنان، عوامل مؤثر بر این نا امنی و تأثیر نا امنی بر نحوه حضور زنان در فضای شهری مورد بررسی قرار می دهد. در راستای انجام این پژوهش بافت سنتی بازار اردبیل به عنوان یکی از بافت هاي سنتی پویا و فعال شهر اردبیل در نظر گرفته شده است. تا با بررسی نحوه حضور زنان در یکی از فضاهاي عمومی پرشور اردبیل، کاستی ها و عوامل موثر بر عدم امنیت آنان آشکارتر شود. پژوهش حاضر که در زمره پژوهش هاي تحلیلی قرارمی گیرد، بر شیوه پیمایشی استوار بوده و تحلیل اطلاعات با تکنیک«نرخ اهمیت- رضایت»Importance-Satisfaction) Analysis) صورت می پذیرد. جامعه آماري در این پژوهش شمار 50 نفر از زنان تردد کننده در بازار و با تکنیک نمونه گیري اتفاقی در نظر گرفته شده است. تحلیل اطلاعات آن با تکنیک«نرخ اهمیت- رضایت» صورت می پذیرد. در بهره گیری از این روش پس از تعیین چارچوب مفهومی و سنجه های مورد مطالعه، میزان اهمیت از یک سو و از دیگر سو، میزان رضایت هر یک از شاخص ها از نظرگاه خود پرسش شوندگان مورد سنجش قرار می گیرد. برهم کنش میان اهمیت و رضایت هر شاخص بر اساس فرمول زیر به تعیین اولویت اقدامات و مداخلات منتج می شود.

(ISR) نرخ اهمیت- رضایت= درصد اهمیت معیار* (درصد رضایت- 1)

با توجه به نرخ به دست آمده، رتبه بندی معیارها صورت می گیرد. در تحلیل معیارهای رتبه بندی شده، معیارهایی که میزان نرخشان بیشتر و یا مساوی 0.2 است، موارد حیاتی و ملزم به مداخله در نظر گرفته می شوند. معیارهایی با نرخی میان 0.1 تا 0.2 در اولویت دوم و معیارهایی با نرخ کمتر از 0.1 نیازمند ادامه شرایط حاضر و عدم مداخله شناخته می شوند.

5- ارائه یافته ها

بخش عمده زنان تردد کننده در بازار سنتی اردبیل در بازه سنی بیش از 30 سال (44%) هستند. پس از آن بازه سنی 20-30 سال با درصدی برابر با 42% در مرتبه بعد قرار می گیرد. این در حالی است که زنان زیر 20 سال تنها 14% از پاسخ دهندگان را تشکیل می دهند(نمودار شماره 3). مدرک تحصیلی بیشتر پاسخ دهندگان (48%) کاردانی و دیپلم، 30% کارشناسی و 5% کارشناسی ارشد است. هیچ یک از پاسخ دهندگان دارای مدرک دکترا نبوده و 17% آن ها تمایل به بیان مدرک تحصیلی خود نداشته اند(نمودار شماره4). از منظر نوع اشتغال 64% پاسخ دهندگان خانه دار، 28% شاغل بوده و 8% تمایل به پاسخ بدین سؤال نداشته اند(نمودار شماره5). همچنین از منظر تأهل، 58% آن ها متأهل و 40% مجرد بوده اند(نمودار شماره 6)

de

نمودار شماره 5: نوع اشتغال پاسخ دهندگان(مأخذ: نگارنده).             نمودار شماره 6: نوع تأهل پاسخ دهندگان(مأخذ: نگارنده)

بررسی میزان حضور زنان در بازار سنتی شهر اردبیل نشان می دهد که بخش عمده آن ها به صورت هفتگی و روزانه(71%) و 22% آن ها به صورت ماهانه و 7% تنها در مواقع خاص به بازار مراجعه می کنند(نمودار شماره7).

re

مطابق با اظهارات پاسخ دهندگان، بیشتر زنان تردد کننده در بازار سنتی شهر اردبیل با هدف خرید(78%) وارد این فضا می شوند. این در حالی است که تماشای اجناس(15%) و عبور کردن(7%) در مراتب بعد قرار می گیرند(نمودار شماره8).

dd

از منظر زنان تردد کننده در بازار، در زمان تاریکی هوا(97%)، زمان های خلوت(55%)، ظهر(55%) بدترین زمان برای حضور یک زن در بازار شهر اردبیل به شمار می رود(نمودار شماره 9).

tre

نمودار شماره 9: زمان های نامطلوب برای حضور زنان در بازار سنتی شهر اردبیل(مأخذ نگارنده).

این درحالی است که بعد از ظهر(97%) و قبل از ظهر(80%) بهترین زمان برای حضور آن ها در بازار سنتی شهر اردبیل به شمار می رود(نمودار شماره 10).

ee

با این وجود عمده زنان، زمانی بیش از 2ساعت(66%) را جهت حضور در بازار سنتی شهر اردبیل اختصاص می دهند. پس از آن 29% آن ها زمانی برابر با 2-1 ساعت و 7% آن ها کمتر از 1 ساعت را برای حضور صرف می کنند(نمودار شماره 11).

rure

 

جدول شماره1، چگونگی حضور زنان در بازار سنتی اردبیل را تنها با متغیر امنیت مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهد. بر اساس این جدول کلیه شاخص های امنیت زنان که پیش از این بدان اشاره شده است؛ در قالب سرفصل های کلی خلاصه می شوند.

 

جدول شماره 1: تحلیل امنیت زنان در بازار سنتی شهر اردبیل با روش نرخ اهمیت- رضایت(مأخذ: نگارنده).

میزان اولویت معیارها درصد اهمیت رتبه بندی اهمیت درصد رضایت رتبه بندی رضایت نرخ اهمیت-رضایت رتبه بندی نرخ اهمیت-رضایت
اولویت خیلی بالا

(IS >0.2)

فضاهای پنهان 71% 2 42% 3 0.41 1
ناخوانایی و پیچیده بودن فضا 71% 1 42% 2 0.40 2
نورپردازی نامناسب 43% 5 22% 10 0.33 3
روابط اجتماعی ضعیف و نبود نظارت اجتماعی 43% 4 26% 8 0.32 4
وجود افراد مرموز و نا آشنا 43% 3 27% 7 0.31 5
کم بودن ایمنی 36% 7 23% 9 0.28 6
خلوتی فضا 36% 6 41% 5 0.21 7
اولویت بالا

(0.2>IS>0.1)

ناتوانی در دفاع از خود 21% 8 41% 4 0.12 8
ناخوشایندی نماهای ابنیه 21% 9 40% 6 0.12 9
اولویت متوسط

(0.1>IS)

کف سازی نا مناسب 7% 10 47% 1 0.04 10

بر اساس اظهارات زنان تردد کننده در بازار سنتی شهر اردبیل به ترتیب، ناخوانایی و پیچیده بودن فضا، فضاهای پنهان، وجود افراد مرموز و نا آشنا، روابط اجتماعی ضعیف و نبود نظارت اجتماعی و نورپردازی نامناسب عوامل پنجگانه ای هستند که بیشترین میزان اهمیت را برای آن قائل هستند. در این میان به ترتیب، کف سازی، خوانایی فضا، فضاهای پنهان، توانایی در دفاع از خود و میزان خلوتی فضا عوامل پنجگانه ای هستند که زنان بیشترین رضایت را از آن ها دارند.

تحلیل عوامل ایجاد کننده حس نا امنی در زنان با محاسبه مقدار IS، در بازار سنتی یاد شده نشان می دهد که مشکلات موجود در کف سازی(0.04)، کمترین تأثیر را در ایجاد حس ناامنی آن ها داشته است. این در حالی است که وجود فضاهای پنهان(0.41)، ناخوانا و پیچیده بودن و حس گم شدن در فضاها(0.40) و نورپردازی نامناسب و حس ناامنی ناشی از تاریکی برخی فضاها در شب(0.33) مهم ترین موانع حضور آن ها در بازار سنتی شهر اردبیل به شمار می رود. هرچند نباید نا دیده انگاشت که تردد زیاد در بازار و ازدحام فضاهای آن از یک سو و نبود روابط اجتماعی قوی و نظارت اجتماعی قوی از دیگر سو به کاسته شدن حضور زنان در بازار سنتی کمک کرده است. چراکه طبق اظهارات خود آنان نبود روابط و نظارت اجتماعی قوی بر فضاها(0.32)، وجود افراد مرموز و نا آشنا(0.31)،  نبود حس ایمنی کافی(0.28) و کم بودن حضور افراد در برخی ساعات روز(0.21) بر این حس نا امنی دامن زده است.

6- نتیجه گیری

بررسی نحوه حضور زنان در بازار سنتی شهر اردبیل نشان می دهد که این بازار، برای تمام گروه های سنی زنان پر مخاطب است. حضور زنان با سطح تحصیلات گوناگون و توازن نسبی میان تأهل و تجرد آن ها، نشان از آن است که این بافت به خوبی یارای حضورپذیری زنان را داشته است. همچنین حضور پر شورتر زنان خانه دار به نسبت زنان شاغل نشان می دهد که فضای بازار سنتی اردبیل، فضایی است که نیازمندی های زنان را تأمین می کند. نمودار شماره 7 که حضور پر شور روزانه و هفتگی زنان را در این محدوده نمایش می دهد؛ خود موید این مدعاست. همچنین نمودار شماره 11 نشان می دهد که، زمانی را که در این فضا حضور می یابند زمان قابل توجهی است. در این میان مهمترین هدف آن ها برای حضور در بازار، خریدهای روزانه و هفتگی(78%) است. همچنین بررسی زمان های مطلوب و نا مطلوب برای حضور زنان در بازار سنتی شهر اردبیل، نشان می دهد که این بازار تنها در زمان های محدودی(قبل از ظهر و بعد از ظهر) زمان مطلوبی برای آن ها به شمار می رود و در سایر زمان ها تمایل چندانی به حضور از خود نشان نمی دهند.

با توجه به بررسی زمان های حضورپذیری فضای بازار برای زنان، می توان مقوله امنیت را در زمره مهمترین موانع حضور طولانی مدت آن ها در هر زمان در این دست فضاها برشمرد. تحلیل شاخص های امنیت بازار سنتی شهر اردبیل از منظر زنان تردد کننده در آن، نشان می دهد که رسیدگی به فضاهای پنهان، ارتقای خوانایی و کاستن از حس گمشدن در فضای بازار، ارتقای نورپردازی محیط، درنظر گرفتن تمهیداتی جهت ارتقای حس تعلق و افزایش نظارت اجتماعی و تمهیداتی جهت افزایش ساعات شلوغ و فعال می توان به ارتقای حس امنیت زنان یاری رساند. همچنین می توان با آموزش های دفاع شخصی و بهسازی نمای ابنیه بر حس امنیت و حضور زنان در بازار سنتی شهر اردبیل افزود.

مراجع

  • آذربایجانی، مسعود( 1388)، «عدالت جنسیتی و اشتغال زنان»، نشریه کتاب زنان، شماره 46، ص 116-81.
  • اباذری، یوسف؛ صادقی فسایی، سهیلا؛ حمیدی، نفیسه(1387)، «احساس نا امنی در تجربه زنانه از زندگی روزمره»، مجله پژوهش زنان، شماره 1، ص 103- 75.
  • الماسی فر، نینا؛ انصاری، مجتبی(1389)، «بررسی امنیت محیطی در پارک های منطقه ای به عنوان بخشی از فضاهای شهری از دیدگاه زنان بر پایه رویکرد CPTED(مطالعه موردی: پارک ساعی)، نشریه مدیریت شهری، شماره 25، ص 34- 21.
  • بحرینی، سید حسین(1384)، «تحلیل فضاهای شهری در رابطه با الگوهای رفتاری استفاده کنندگان و ضوابطی برای طراحی»، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  • بمانیان، محمدرضا؛ رفیعیان، مجتبی؛ ضابطیان، الهام(1387)، «امنیت تردد زنان در فضاهای شهری و سنجش مشارکتی آن ها در بخش مرکزی شهر تهران»، نشریه تحقیقات زنان، شماره4، ص 56- 39.
  • بمانیان، محمدرضا؛ محمودی نژاد، هادی(1388)، «امنیت و طراحی شهری»، تهران: انتشارات طحان.
  • پاپلی یزدی، محمد حسین؛ رجبی، سناجردی، حسین(1387)، «نظریه های شهری و پیرامون»، چاپ سوم، تهران: انتشارات سمت.
  • پاکزاد، جهانشاه(1386)، «راهنمای طراحی فضاهای شهری در ایران»، تهران: وزارت مسکن و شهرسازی.
  • پاکزاد، جهانشاه(1386)، «سیر اندیشه ها در شهرسازی»، جلد سوم، تهران: وزارت مسکن و شهرسازی.
  • پاکزاد، جهانشاه(1388)، «مبانی نظری و فرآیند طراحی شهری»، تهران: وزارت مسکن و شهرسازی.
  • تانکس، فرن(1388)، «فضا، شهر و نظریه اجتماعی: مناسبات اجتماعی و شکل های شهری»، ترجمه حمیدرضا پارسی و آرزو افلاطونی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  • جیکوبز، جین(1386)، «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی»، ترجمه حمیدرضا پارسی و آرزو افلاطونی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  • حبیبی، میترا(1382)، «اهمیت پیاده راه ها و نقش آن در فضاهای شهری»، پایان نامه دکترای شهرسازی، دانشگاه تهران.
  • دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران(1387)، «امنیت اجتناعی در سطح محلات»، مجموعه مقالات اولین همایش توسعه محله ای، تهران: انتشارات طرح نو.
  • رضازاده، راضیه؛ محمدی، مریم(1388)، «بررسی عوامل محدود کننده حضور زنان در فضاهای شهری»، نشریه هنرهای زیبا، شماره 38، ص 114- 105.
  • رنه شورت، جان(1388)، «نظریه شهری: ارزیابی انتقادی»، ترجمه کرامت الله زیاری، حافظمهدنزاد، فریاد پرهیز، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  • زنگی آبادی، علی(1390)، «شهرنشینی و ضرورت برنامه ریزی اوقات فراغت»، جستارهای شهرسازی، شماره 32.
  • السان، مصطفی(1385)، «جرم شناسی خشونت جنسی علیه زنان»، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، شماره 21، ص 164- 141.
  • ضابطیان، الهام؛ بمانیان، محمدرضا؛ رفیعیان، مجتبی(1389)، «بررسی الگوی برنامه ریزی کاربری فضاهای شهری موثر بر افزایش امنیت زنان، نمونه: بخش مرکزی شهر تهران»، فصلنامه علوم اجتماعی، شماره 48، ص 147- 107.
  • عطار زاده، مجتبی(1388)، «عدالت جنسیتی، مرز تعامل جنسیت و سیاست»، کتاب زنان، شماره 46، ص 268- 225.
  • علیخواه، فردین؛ نجیبی ربیعی، مریم(1385)، «زنان و ترس از جرم در فضاهای شهری»، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، شماره 22.
  • گل، یان(1387)، «زندگی در فضای میان ساختمان ها»، ترجمه شیما شصتی، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
  • محمدی، مریم(1387)، «زنان و رویکرد عدالت جنسیتی در توسعه پایدار»، نشریه جستارهای شهرسازی، شماره24، ص 63- 57.
  • مدنی پور، علی(1384)، «طراحی فضای شهری»، ترجمه فرهاد مرتضایی، تهران: شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری.
  • مظلوم خراسانی، محمد؛ اسمعیلی، عطاء(1389)، «بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد در سال 86- 85 و عوامل موثر بر آن»، نشریه علوم اجتماعی، شماره 2، ص 251- 219.
  • مهندسین مشاور زیستا(1385)، «خلاصه گزارش طرح تفصیلی منطقه 8 تهران».
  • نیومن، اسکار(1387)، «خلق فضاهای قابل دفاع»، ترجمه فائزه رواقی، کاوه صابر، تهران: انتشارات هله.
  • هزارجریبی، جعفر؛ امانیان، ابوالفضل(1390)، «آگاهی زنان از حقوق شهروندی و عوامل موثر بر آن»، مطالعات و پزوهش های شهری و منطقه ای، شماره9، ص 18- 1.
  1. Alizade, H.(2007).Changes conceptions of Women’s public space in the Kurdish city, Journal of cities, 6. pp. 410-421.
  2. Day, K.(2000).The ethic of care and women’s experiences of public space, Journal of Enviromental psychology, 20. pp. 108-124.
  3. Dolors Garcia-Ramon, Maria; Otiz, Anna; Prats, Maria(2004). Urban planing, gender and the use of public space in a peripherial neighbourhood of Barcelona, Cities 21 .pp. 215–223.
  4. McEwan, C.(2005), New spaces of citizenship rethinking gendered participation and empowerment in South Africa, Journal of Political geography, 24. pp. 969-991.
  5. Meir, A; Gekker, M.(2011), Gendered space, power relationship and domestic planning and design among displaced Israeli Bedouin, Journal of Women’s Studies International Forum, 34. pp. 232-241.
  6. Talen, Emily. (2008). Design for divversity: exploring socially mixed neighborhoods. Italy: Architectural Press.

 

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!