پرواز وهنگیتن با دوبال
نویسندگان  فهیمه مجتهدزاده ، پرستو زالی ، فاطمه سنماری
 

 منتشر شده از : مقالات همایش زن،معماری و شهر 
چکیده

در این مقاله سعی برآن است تا تاثیرات متقابل نقش زنان و معماری بناهای شاخص در طول زمان را بررسی و گوشزد کرده تا بابی باشدبرالگوسازی ها یاساختار حرفه ای معماری وشهرسازی ، دراین بین  رد پای زنان تاثیر گذار را که دردوران ها ی مهم تاریخی قابل استناد بوده ارائه می گردد.وگواهی می دهد، گاه زن خود انگیزه ای برای خلق معماری می شود مثل تاج محل و گاه تبدیل می شود به  بانی و حامی یک اثرمعماری و گاهی نیز همپای مردان بلکه حتی یک قدم جلوتر به نظارت و اجرای یک بنای مهم تاریخی چون تخت جمشید می پردازد و توانایی هایش را به رخ نسل های آمده و نیامده می کشد.براین راستا،دسته بندی سه گانه ذکر شده در بالا،مارا برای رسیدن به هنگ (کشیدن وتعلیم وتربیت) وپرواز تا اوج وقله های سعادت رهنمون می سازد. این مقاله نگاهی گذرا به این سه دسته دارد.

 

واژه های کلیدی: هنگ،معماری،ساختار حرفه ای،بانی،اسطوره،آئینی

 

مقدمه

شهر و بنا بستری مناسب برای تجسم بخشی به باور های انسانی است ، از طرفی تکثرگرایی و اجتناب از تبعیض‌های اجتماعی، جنسیتی، سنی، نژادی و غیره در تمامی جوامع معتقد به دموکراسی و نظام‌های مردم سالار از جمله مهمترین باورها و رویکردها به حساب می‌آید. چنین است که این نوع نگاه در ایران اسلامی که همواره به عنوان یکی از جوامع معتقد به مردم سالاری دینی مطرح است، نیز مورد توجه بوده و از اهمیت ویژه ای برخوردار است. (isia.ir)

زن اسمی است از ریشه ی زی، ZI به معنای زیستن و ایرانیان اولیه زن را سرچشمه ی زندگی، منشا و آغازگر وجود و هستی می دانستند. زن در ابتدا مستقیما به صورت یک رب النوع مورد پرستش بود و تمام نمادهای دینی و مذهبی بر محور زن می چرخید، در دوره های بعد زنان علاوه بر به دوش داشتن ریاست و اداره قبیله و ناقل بودن خون قبیله در خالص ترین شکل خود به مقام روحانیت نیز می رسیدند و سپس در آثار دوره ها ی بعد که به مرد حق سلطنت و مشروعیت قدرت اعطا شد زن به عنوان ملکه تنها در حق سلطنت و قداست روحانی آن شریک گردید. به تدریج که قدم به مرحله ی تاریخی می گذاریم از شکوه و عظمت زن کاسته می شود به گونه ای که زن بعنوان زیبارویی در پشت پرده های حرم سرا ها جای می گیرد.  در مواردی نیز از زن برای مقاصد سیاسی خود استفاده می کنند و به عنوان وجه المصالحه قرار می گیرند و در حقیقت از قفسی طلایی به قفس طلایی دیگری منتقل می شود و به خواست و علاقه ی آن ها توجهی نمی شود. آنان را به عنوان دستاویز جنگ و صلح، مجازات، کودتا، انتقام کشی، ایجاد مودت و دوستی قرار می داده اند. (شهریاری کیهان، 1378: 2)

با مطالعه متون باستانی به نقش مهم زنان در اسطوره ها و باور های دینی و آئینی پی برده و مشخص می گردد که زنان در جامعه ی بشری جایگاه ویژه و تاثیر گذاری داشته اند و هرگاه مجال یافته اند توجهی ویژه به هنر و معماری داشته و در برهه های تاریخی گاه به موازات مردان و گاه در مرتبه ی بالاتر و گاهی نیز پایین تر حضور و اهمیت نقش خود را گوشزد کرده اند.

 

نقش زن به عنوان انگیزه ای برای ساخت یک اثر معماری مانا

درآغازمطلب برای بررسی این موضوع بایدازمنابع باستانی(مکتوب وشفاعی) کمک جست. از بهترین منابعی که می توان درباره ی زنان در اعتقادات ایرانیان باستان دانست، بررسی اساطیر و دیگر متون فارسی است که می توانند منابع ارزشمندی در بررسی حیات اجتماعی زنان در گذشته باشند.در این دسته از تقسیم بندی می توان از بناهایی که به دلیل اعتقادات آئینی و پرستش الهه های زن  ساخته شده یا بناهای آرامگاهی منسوب به زنان مانند آرامگاه حضرت معصومه ، بی  بی شهر بانو در یزد، ویا بناهایی که براثررخدادی تاریخی یا جریانی عاطفی شکل می گیرد مانند  تاج محل در هند، باغ های بابل و… نام برد.

 

الف- ایزدبانوها وبناهای منتسب به آنها

آناهیتا: به معنای پاک و دور از آلودگی، در اعتقاد ایرانیان باستان الهه آب، نگهبان چشمه ها و باران، سرچشمه زندگی و نماد باروری، عشق و دوستی بوده است و از دوران پیش از زرتشت نیز وجود داشته و در کتیبه های به جامانده اشاره ها و تصاویری از آناهیتا در کنار نام اهورامزدا به چشم می خورد.از آناهیتا یادواره هایی چون معابد و کتیبه ها در همدان، شوش، کرمانشاه، کنگاور، کازرون و آذربایجان به جای مانده است که نام آشناترینش کنگاور که منسوب به آناهیتا است.

(www.asriran.com آذر 1392)

اشی/ ارد (اهریشونگ): به معنای«اشی خوب» ایزد بانویی است که نماد توانگری و بخشش است و در اوستا به صورت زنی درخشان، شکوهمند، آزاده نژاد و نیرومند که بر زنان نفوذ دارد و موجب سپیدبختی آنان می شود، توصیف شده است.

دین/ دئنا: ایزدبانویی به معنی کیش، آیین ومظهر وجدان است و به آدمیان نیرو می دهد که راه اهورایی را انتخاب کنند. در پهلوی او را دختر زمین می نامیدند و در دوره پیش از زرتشت در نزد ایرانیان الهه آسمان بوده است.

چیستا: نماد دانش، آگاهی،  فرزانگی و نشان دهنده ی راه درست است.

گوشورن: ایزد نگاه دارنده ی چهارپایان مفید روی زمین و نام او به معنای روان گاو است. در ادبیات پهلوی پرورش جهان با اوست.

زامیاد : در پهلوی و اوستا همان الهه زمین یعنی سپندارمذ است و باصفت نیک کنش آمده است.

برزایزد: زن ایزدی به معنای ناف یا زاده آب هاست و وظیفه پخش آب دریا را به همه کشورها عهده دار است.

پارند: به معنی نعمت و برکت و ایزدبانویی که نگهبان دارایی مردم و با ستاره ای به همین نام برابر است.

و همچنین می توان به امشاسپندان اشاره نمود که در آئین های ایران باستان شش ایزدی هستند که ذات خود را از ذات هرمزد(اهورامزدا) مایه می گیرند و بنابر وظایف  مهم و خاصی که برعهده دارند، در بارگاه ایزدی از مقام برتری برخوردارند که سه تن از ایشان زن بوده اند:

آرمئیتی: مظهر پاکی و نیکوکاری و پرستش مومنانه و مادر همه آفریدگان زمین،

خرداد: به معنی تمامیت، کمال و مظهری از نجات برای بشر

و امرداد: امشاسپند جاودانگی و بی مرگی بوده اند. ( شهریاری کیهان، 1378: 31-11 )

 

ب- بناهای آرامگاهی  وزیستگانی منتسب به زنان

در هر دوره ای از تاریخ آرامگاه هایی برای بزرگداشت و تکریم اشخاصی ساخته شده اند که برخی از آنها منسوب به زنان هستند. این بناها که نزد مردم دارای تقدس و احترام هستند عموما با القابي چون بي بي، خاتون، دختر (چهل دختران) ناميده مي شوند. از نقطه نظر معماری این بناها با آرامگاه های دیگر تفاوتی ندارند. تنها ممکن است آداب زیارت در آنها متفاوت باشد و یا زیارت مختص بانوان باشد. از اين دسته بناها ميتوان به آرامگاه مادر سليمان (آرامگاه كورش كبير) در پاسارگاد، گوردختر در بوشهر،  آرامگاه حضرت معصومه (س) در قم، مسجد بی بی خانم در سمرقند ، بی  بی شهر بانو در یزد، بی بی رقیه بانو در نطنز، بی بی دختران در شیراز، بی بی دوست در سیستان و بلوچستان، بی بی شطیطه در نیشابور، امامزاده حمیده خاتون، امامزاده سيده ملكه خاتون، امامزاده بي بي زبيده، امامزاده چهل دختران نجم آباد، امامزاده بي بي خاتون ورده، امامزاده بي بي سكينه، بي بي رقيه مويز، امامزاده سه دختران ري و بي بي شهربانوي ري و …. اشاره نمود. بالاخص میتوان به  بنایی زنانه اشاره کرد که شاهکار بناهای هم دوره خوداست ،مسجد شیخ لطف الله اصفهان ، که ویژگی های به خصوص آن می تواند موضوع مقاله دیگری باشد. (مصلی پروین، 1382: 308-300 )

در طول تاریخ و در سرزمین های مختلف شاهد دلدادگی هایی بوده ایم که نمود آن همچنان در بناهایی درگذر زمان به جا مانده است و از آن ها گاهی این چنین یاد می شود: بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد. شاید بهترین عنوانی که می توان برای این سری از  بناها  انتخاب کرد از عشق تا ابدیت باشد. بنایی که روزی برای یک عشق زمینی ساخته شد اما در گذر زمان نامی و خاطره ای را  ابدی و جاودانی کرد. همچون قصر شیرین، باغ های بابل، تاج محل ،… و شاید هم عصرتر با ما خانه طباطبایی ها در کاشان.

تاج محل در هند: آرامگاه زيباي ملكه ايراني شاهجهان(ممتازمحل) که ترکیبی از معماری هندی، ایرانی، اسلامی دارد، به عنوان يكي از بناهای باشکوه هند و جهان مطرح است و به دستور شاه جهان، پنجمین امپراتور گورکانی هند به منظور یاد بود همسرش, که در سال ۱۶۳۱م فوت کرد بنا شده ‌است. خود شاه‌ جهان نیز بعدتر درهمان‌جا در کنار همسرش به خاک سپرده شد.  (www.mashal.org/ آذر 1392)

باغ های معلق بابل: باغ های زیبای بابــل به دستور شاه نبوچادنزار دوم ( بخت‌النصر دوم ) در حدود شش صد سال قبل از میلاد مسیح ساخته شد است . و علت احداث این باغ هدیه و پیشکشی نبوچادنزار به همسر خود آمیتیس، دختر پادشاه مادها بود. آن دو برای اتحاد و دوستی بین ملت هایشان تن به این ازدواج داده بودند. ملکه که در سرزمین مادری خود به کوهستان ســـرســبز و پوشیده از گــل و گــیاه عـــادت کرده بود با آمدن به بابــل و دیدن دشت های آفتاب سوخته و خشک آنجا دلگیر و افسرده شد .یکی از دلایل بیماری آمیتیس هم دوری او از سرزمین خوش آب و هوای خود بود .شاه نبوچادنزار دوم نیز برای شاد کردن همسرش به زیردستانش دستور داد تا کوهی مصنوعی به همراه پشت بام های ســرسـبز و پر از درخت احداث کنند. کلمه معلق که برای این باغها استفاده می‌شود در حقیقت به این معنی نیست که باغها به‌وسیله طناب یا ریسمان به یکدیگر متصل بوده‌اند بلکه احتمالاً ترجمه اشتباه کلمه‌ای یونانی به معنای تراس یا بالکن بوده‌است .

 

نقش زنان به عنوان بانی و حامی ایجاد یک بنای معماری

در دوره های مختلف تاریخ متناسب با باورهای عمومی جامعه و نظام حاکم، حضور زنان در جامعه گاه شاخص و آشکاربوده و گاه کمرنگ و بی رمق. زنان هرزمان که مجال یافته اند توجه ویژه ای به معماری که جلوه گاه هنر است،مبذول داشته اند. بنابرین امروز آثار بسیاری از بناهایی باقیست که زنانی بانیان ایجاد آنها بوده اند ازجمله:

همای چهرآزاد: دختر بهمن ابن اسفندیار که در برخی منابع از او به خمانی چهرآزاد یاد کرده اند. او به عنوان هفتمین پادشاه کیانی بر اریکه شاهنشاهی ایران می نشیند. او مدت 30سال با عدل و داد سلطنت می کند و بانی آبادانی های بسیار و ایجاد عمارت هایی در اصفهان و برخی شهرهای دیگر می شود. بسیاری از رویدادهای نسبت داده شده به پادشاهی همای نشان دهنده ی ترکیب تاریخ روایی کیانیان با هخامنشیان است. گفته می شود که همای با یونانیان به نبرد پرداخت و کسانی را که اسیر گرفته بود برای ساختن چندین بنای یادواره ای( مانند کاخ های هزارستون یعنی تخت جمشید) در استخر فارس به کار گرفت. از بناهای او شهر چهرآزادگان است که برخی آنرا معرب کرده جرفادقان می گویند و امروزه گلپایگان می خوانند. (www.citytomb.com آذر 1392)

فردوسی درباره پادشاهی همای چنین سروده است:

همای آمد و تاج برسر نهاد         یکی رای و آیین دیگر نهاد

سپه را همه سر به سربار داد         در گنج بگشاد و دینار داد

به رای و به داد از پدر درگذشت       همه گیتی از دادش آباد گشت

(علوی،هدایت الله،1386 : 29-28)

ملکه سوسن : همسر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی است. بنا به درخواست او یزدگرد شهر جی را بنا نهاد که بعدها به نام یهودیه شهرت گرفت. محله یهودی نشین همدان را هم همین ملکه بنا نمود. او همچنین شهر دیگری را در 30 کیلومتری غرب اصفهان بنیان نهاد که امروزه به نام پیربکران نام گذاری شده است.

پوراندخت (دختر بزرگ خسروپرویز): ملکه پوراندخت ، بیست و ششمین پادشاه ساسانی ایران بود ، از سال 629 تا 631 حکومت کرده است و بر بیش از 10 کشور آسیایی پادشاهی میکرد  .از میان سی وپنج پادشاه سلسله ساسانی ، نام دو زن بنام پوراندخت و آذر میدخت ، دختران خسرو پرویز درتاریخ بجای مانده است . در بیشتر سرچشمه ها پوراندخت را دادگستر خوانده اند. او چنان داد بگسترانید که هیچ گاه در روزگاران گذشته مانندی برای آن دیده نشده بود.«پوراندخت با وجود وضع آشفته ای که معلول دوران گذشته بود توانست اقدامات مفیدی انجام دهد.مانند معاهده ی صلح با قیصر روم و برگرداندن صلیب حضرت عیسی به اورشلیم.» (علوی،هدایت الله،1386 : 31)  وی فرمان داد با کشاورزان به نیکی رفتار شود و همه ی پل ها در گستره ی شاهنشاهی ساسانی بازسازی گردند .او در قهستان یزد آتشکده ی استینا و بناهای دیگری ساخت که امروزه به توران پشت نامور است. بنای آتشکده استینا همچون دیگر آتشکده های ساسانی با سنگ وملات و ساروج ساخته شده و در بخش های ویران شده اش آثاری از کاشی های فیروزه ای به چشم می خورد.

در دوران اسلامی نیز نشانه های بسیاری از حمایت زنان به خصوص درباریان و زنان حاکمان از معماری برجای مانده است. این جریانات در دوره های تیموری و صفوی به اوج خود می رسد و باعث ایجاد بناهایی شده که امروزه از شاهکرهای معماری دوران اسلامی به شمار می روند. شاید بخشی از ظرافت و زیبایی معماری این دوران وامدار احساسات لطیف و ذوق سرشار چنین زنانی باشد که بانی پدیدار آمدن آنها شدند.

از ساختمانهاي معروف كه زنان تيموري باني و حامي آن بودند ميتوان به موارد زير اشاره نمود؛ (مرادی،زینب،1388 :5)

سراي ملك خانم: دختر قزان (قازان ، قران ) سلطان که پس از فتح سمرقند به همسری تیمور درآمد. همانطور که گفته شد تیمور مسجد بی بی خانم را برای او ساخت. تحقیقات نشانگر این موضوع است که سرای ملک خانم بانی ساخت مدرسه اي در سمرقند بوده که از آن با نامهای مدرسة خانم و مدرسه سرای مُلک خانم یاد شده است. چنانچه «کلاویخو (ص 235ـ236)، بنایی را با تزیینات بسیار وصف کرده و آن را به اشتباه قصری با اتاقهای بسیار دانسته که برای مادرزن تیمور می ساختند. چون در سمرقند قصرها اغلب اتاقهای زیادی نداشتند، پس به احتمال زیاد، این محل همان مدرسة سَرای مُلک خانم ، و اتاقهای مجزای آن نیز حجره های مدرسه بوده است .تیمور برای رسیدگی به ساخت بنای مسجد، بیشتر در این مدرسه و خانقاه تومان آغا در نزدیکی آن ، اوقات می گذرانیده است .» (www.encyclopaediaislamica.com آذر1392)

تركان آغا:  خواهر بزرگ تیمور است که بانی ایجاد  مدرسه ای در سمرقند شد. او همچنین برای مرگ نابهنگام دخترش، اولجاشادملک، آرامگاهی در سمرقند،مجموعه شاه زنده، برپا کرد. این آرامگاه از همه بناهای مجموعه بهتر حفظ شده و درخشان ترین پوشش کاشی اوایل عهد تیموری را نشان می دهد. (شایسته فر،مهناز،1388 :75)

تومان آغا : دختر امیر موسی و همسر ششم تیمور است. پس از فوت تیمور تومان آغا در کوشان خلوت گزید و مدت ها در آنجا زندگی می کرد. او مسجد و مدرسه ای ساخت که در کوشان برسر راه هرات-مشهد قرار داردو رباط و خانقاهی نیز در کوشان بنا نهاد. او همچنین بانی ایجاد خانقاهی در مجموعه شاه زنده سمرقند گردید.

مَلِکت آغا:  همسر عمرشيخ فرزند تيموربوده  كه پس از مرگ وي با شاهرخ ازدواج كرد. گفته می شود ملکت آغا بانی ساخت بناهایی چون مدرسه، خانقاه، دارالشّفا، دارالحديث، دو حمام در هرات،كاروانسرايي در نه فرسخي در شمال هرات و مدرسهاي در بلخ بوده است.

گوهرشاد:آغا: دختر غیاث الدین ترخان از امراء بزرگ صاحب قران امیر تیمور و همسر شاهرخ و مادرالغ بیک است. وی بانویی با ذکاوت و مقتدر بوده و در دستگاه حکومتی شاهرخ نفوذ فراوان داشته و به نوعی در کلیه امور نظارت داشته است. گفته می‌شود که نفوذ مقتدرانه گوهرشاد در معیت فرزندان و تعدادی از دولتمردان نظمی ‌در حکومت شاهرخ بوجود آورده که باعث فراهم آمدن آرامش و رفاه در اکثر قلمرو حکومت وی گردیده و شهرت شاهرخ مدیون کارآیی و درایت گوهرشاد می‌باشد.اين زن دانشمند در امور دولتي و حكومتي به شاهرخ ميرزا مشورتهاي سازندهاي ميداد و در امور اجرايي سهم فعالانهاي داشت، همچنين در بسياري از سفرها نيز شاهرخ ميرزا را همراهي مينمود. وي پس از مرگ شاهرخ ميرزا هم در نزد مردم از قدر و عزت برخوردار بود.

« از آثار و بناهای خیریه‌ای که توسط گوهرشاد خاتون بنا شد، مسجد جامع، مدرسه و خانقاه شهر هرات افغانستان و مسجد جامع مشهد در ایران بیش از همه اهمیت دارند که در هر دو شهر به نام آن بانوی نیکنام به مسجد گوهرشاد موسوم و مشهور می‌باشند و از شاهکارهای هنر معماری و کاشی کاری قرن نهم هجری به شمار می‌روند. همچنین او آثار ارزنده‌ای در حرم امام رضا و اطراف آن پدید آورد، از جمله دو رواق دارالحفاظ و دارالسیاده را بنا کرد. معمار این دو رواق و دو مسجد در هرات و مشهد، قوام‌الدین شیرازی بود.» (www.fa.wikipedia.org آذر 1392)

ذكر است گوهرشاد مستقيماً در ساخت اين بناها نظارت داشته است. در شرح زندگي قوام الدين در مورد تعمير در زميني كه گوهرشاد بيگم در اختيار آنها قرار داد كارگاه كاشي كاري به راه  : مسجد جامع سمرقند آمده است انداختند. كوهها و روستاهاي اطراف سمرقند را زير پا گذاشتند. خاك هر تپه را امتحان كردند. … تمام معماران و بناهاي بنام سمرقند، تحت فرمان آنها بودند. از نظر ماديات هيچ كم و كسري نداشتند.. … هفتهاي يك بار به مهماني گوهرشاد بيگم ميرفتند و فهرستي از احتياجات خود را عرضه ميكردند. (مرادی،زینب،1388 :7)

فيروزه سلطان بيگم:  مادر سلطان حسين بايقرا که بانی ساخت گنبد و حظيره ای  در هرات گردید.

حبیبه سلطان: زن ارشد ابوسعید،آرامگاهی برای دختری که در جوانی درگذشت بنا کرد که نام آن عشرت خانه است.(شایسته فر،مهناز،1388 :8) بعدها این بنا به محل دفن زنان تیمور و فرزندان خاندان او مبدل گشت. پلان مربع شکل این بنا، به وسیله درگاه هایی به 4اتاق ختم می شود. اتاق تدفین به صورت سردابه و هشت ضلعی می باشد. این بنا دارای تزئینات بی نظیری بوده است اما در دوره های بعد متروک گشته و فروریختن گنبد و گریو خرابی آن را در پی داشته است. (مظاهری،مهرانگیز1376 :49)

پریزاد خانم: دختر شاهرخ تیموری و ندیمه ی گوهرشاد است و آثار بسیاری از او در مشهد به جای مانده است. از جمله آثار وی تاسیس مدرسه علمیه،برای تدریس علوم دینی و معارف اسلامی،واقع در بازار مشهد است که به مدرسه پریزاد خانم شهرت دارد. مدرسه پریزاد از شمال به مدرسه بالاسر،از شرق به دارالسیاده،از جنوب به مدرسه گوهرشاد و از غرب به بازار قدیمی، که به صحن عتیق باز می شود،راه دارد و همزمان با اتمام مسجد گوهرشاد ساخته شده است. (شایسته فر،مهناز،1388 :80)

فاطمه خاتون: دختر میرشمس و همسر امیر حاکم یزد است. شواهد تاریخی نشان می دهد که او در ساخت مسجد جامع یزد تاثیرگذار بوده و حظور داشته است که مضمون کتیبه کاشی معرق ستون های طرفین مسجد گواهی بر این مدعاست. همچنین فاطمه خاتون در ساخت بنای میرچخماق یزد شامل مسجد،خانقاه،آب انبار و چاه آب شرکت داشته است. این مجموعه در سمت جنوب شرقی در محله دهوک واقع شده است. (همان:83)

برخی از زنان دوران صفوی نیز بانیان بناهای ارزشمندی بوده اند و بدین سان گام بزرگی در جهت پیشرفت معماری آن دوران برداشته اند:

تاجلو بیگم: همسر شاه اسماعیل صفوی بوده و در بقعه بی بی دختران شیراز دفن گردیده است. «او به فعالیت های عمرانی و احیای معماری تشیع اهتمامی وافر می ورزید. به دستور وی گنبد حرم معصومه (س) در قم بازسازی و ایوان شمالی آن بنا شد. همچنین بازسازی پلی بر روی رودخانه ی قزل اوزن در میانه راه زنجان و شهرستان میانه موسوم به پل دختر از آثار اوست. » (همان:84) از دیگر اقداماتش بنای عمارت گنبد عالی در اردبیل معروف به جنّت سرا و نیز وقف آبادی حسن آباد برای سادات فقیر است. (گلی زواره،غلامرضا،1384 :38)

پری خان خانم: دختر شاه طهماسب و از زنان بانفوذ دوران صفوی ست. او در امور خیریه بسیار مشارکت داشته و شاه را به چنین کارهایی ترغیب می نمود. از جمله بناهایی که به ایجاد آن اقدام نمود مدرسه ی پری خان اصفهان می باشد.

زینب بیگم: عمه شاه عباس اول بود و در زمان کودکی از وی مراقبت می کرد. در دوران جوانی شاه عباس، او در مسائل مملکتی شاه را راهنمایی می نمود. زینب بیگم راه ها،پل ها و کاروانسراهای متعددی از جمله کاروانسرای قزوین در بنا کرد که به نام وی معروف است.(شایسته فر،مهناز،1388 :87)

 

 نقش زنان در مدیریت و اجرای یک بنای معماری

گذشته از تاثیرات زن بر معماری که در بخش های قبل به آن پرداخته شد،شواهد تاریخی نشان می دهد در دوران های متفاوتی از تاریخ زنان همپای مردان گام برداشته و درمدیریت و ساخت بناهای معماری دخیل و موثر بوده اند. پیش از پرداختن به این موضوع، ابتدا ریشه ی حضور زنان و نظام مدیریتی آنها را در تاریخ جستجو می کنیم. حدود ده هزار سال پیش از میلاد یا حتی شاید بیش از آن زمانی که انسان های بدوی زندگی قبیله ای داشتند، زن مرکز قبیله بود و بسیاری از امور حیاتی قبیله بر دوش او بود. ویل دورانت درباره این دوران می نویسد: در این دوران (دوره مادرشاهی)، حق فرمانروایی،حق قضاوت،حق اداره امور خانواده و توزیع خورد و خوراک و آنچه زندگی بشر بدان وابسته بود، همه در دست زن بوده است. مرد به شکار حیوانات می پرداخت و از جنگل ها و مزارع مواد خوراکی بدست می آورد و آن را در اختیار مادرشاه می گذاشت تا میان افراد قبیله توزیع نماید. اختلاف نیروی بدنی که امروز میان زن و مرد مشهود است در آن روزگار قابل ملاحظه نبود. این اختلاف نیروی جسمانی بعدها از لحاظ شرایط زندگی و محیط زیست پیدا شد. (دریاباری فرزانه ،1388) این شیوه تا مدت ها در نقاط مختلف فلات ایران پا برجای بود. پس از سکنی گزیدن مادها در غرب ایران رژیم مادرشاهی رفته رفته به رژیم پدرشاهی مبدل گشت. اما همچنان زن جایگاه ویژه ای در آن جوامع داشته و از حق ریاست و قضاوت برخوردار بود. پس از مادها نوبت به سلسله هخامنشی و پارس ها می رسد که بنیانگذار آن کوروش است. به طوری که می دانیم مله ماندانا مادر کوروش و دختر آستیاک، آخرین پادشاه ماد تاثیر انکارناپذیری در انتقال قدرت به پسرش کوروش داشت. در بعضی نقاط ایران مانند تپه های فارس در تخت جمشید، و تپه ارسنجان و حفاری های چشمه علی در شهر ری و حفاری شوش آثاری درخور توجه بدست آمده است. درآثار بدست آمده از حفاری های تخت جمشید و لوحه های گلین نشانه هایی از فعالیت و مدیریت زنان در ساخت این بنا به دست آمده است. (حقایق مریم،خوارزمی مجتبی،1388: 4)

در تخت جمشید تعدادی کتیبه و لوحه های گلی از دوران هخامنشیان یافته شده که نشان می دهد علی رغم برخی ادعاها، یونانی ها در ساخت تخت جمشید دخیل نبوده اند و همچنین سازنگان آن برده نبوده اند بلکه آنها مردان و زنانی ایرانی تبار بوده اند که به فراخور شغل و میزان تخصص خود حقوق دریافت می کردند. در باب حضور زنان در این روند ساخت و ساز کتیبه ها اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ما قرار می دهند. به طور مثال در کتیبه ای نوشته شده که زنی در اینجا مسئول بیش از صدنفر کارگر مرد بود و یا زنی به دلیل مهارت شغلی اش حقوقی معادل سه مرد دریافت می کرده است. بر اساس لوحه های گلی یافته شده در تخت جمشید «کارها را می توان به دو دسته ی اصلی و فرعی تقسیم کرد. مقصود از اصلی کارهائیست که مستقیما به ساختمان یا کارهای تزئینی مربوط باشد و منظور از کارهای فرعی کارهائیست که در خدمت کار اصلی قرار می گیرند، مثلا شراب سازی یا پرورش گوسفند و تهیه خوراک کارگران و غیره.» (وامقی،ایرج،1385: 12) کارهای مربوط به ساخت بنای تخت جمشید که از لوح های گل بنشته اقتباس شده و میزان مشارکت زنان در جدول زیر آورده شده است:

 

جدول شماره (1)- مشاغل مرتبط با ساخت تخت جمشید

کارهای اصلی کارهای فرعی
نام حرفه میزان مشارکت زنان نام حرفه میزان مشارکت زنان
منبت کار نامعلوم حسابدار نامعلوم
سازنده در آهنی مرد انباردار 40% مشارکت زنان
نقش پرداز روی سنگ اکثراً زن شبان 44% مشارکت زنان
پرداخت کننده نقشهای سنگی اکثراً زن کشتکار 60%-70% مشارکت زنان
صنعتگر مرد شرابگیر 50% مشارکت زنان
تزئین کار نامعلوم آبجوساز 40% مشارکت زنان
زرگر،طلاکار مرد نگهبان چهارپایان مرد و پسر
مس کار مرد کارکنان خزانه 50% مشارکت زنان
سنگتراش مرد مالیات گیر 33% مشارکت زنان
درساز مرد

 

(حقایق مریم،خوارزمی مجتبی،1388: 6)

از ملاحظات بالا چنین بر می آید که زن ها در کنار مردان کار می کرده اند و از حقوقی برابر برخوردار بوده اند و گاه حتی کارهای سخت تر را به عهده داشته اند.مثلا گروه های بزرگی از زنان کشاورز را می بینیم٬ سنگ سابان معمولا بیش ترشان زن اند.پیشه بیشتر زنان لوح های تخت جمشید دوخت و دوز و خیاطی بوده است.کاری بسیار متنوع٬ شامل دوخت لباس های کاملا ساده و یا لباس های پر زرق و برق که پس از دوخت٬ هنرمندانه سوزن کاری می شده است.امکانات آموزش های هنری و مهارت های حرفه ای٬برای زن و مرد یکسان و حقوق آنان نیز برابر بوده است.درباره برابری حقوق شواهدی مخصوصا در زمینه کارهای هنری و ظریف داریم و برابری حقوق صدها زن دیگر با مردان نیز مسلم است که درباره ی شغل شان چیزی نمی دانیم. میزان حقوق فقط همین قدر روشن است که به نوع کار و نه انجام دهنده٬بستگی داشت. به این ترتیب٬در امپراتوری بزرگ عصر داریوش با تساوی حقوق زن و مرد سر و کار داریم. حقی که در اروپای امروز برای به دست آوردن اش مبارزه می شود.

زن ها با به دنیا آوردن کودکی برای مدتی از کار در بیرون معاف می شدند. در طول مرخصی زایمان حقوق دریافتی به حداقل می رسید که البته با آن گذران زندگی ممکن بود.علاوه بر این حداقل حقوق٬ اضافه حقوقی نیز به صورت جو و شراب دریافت می کردند که پاداش افزون رعیتی به رعایای شاه بود. در عین حال معلوم شده است که شاه از نوزادان پسر بیش از نوزادان دختر خرسند می شد٬ چرا که اضافه حقوق برای پسر دو برابر٬ یعنی ۲۰ لیتر جو و ۱۰ لیتر شراب یا آب جو بود. تا جایی که لوحه ها حکایت می کنند٬ این تنها موردی است که میان زن و مرد فرقی دیده می شود.(tarikhfa.com)

مرخصی بارداری ظاهرا ۵ ماه بوده است.پس از این مدت زن ها این امکان را داشته اند که کار روزانه را کوتاه کنند تا قادر به برآوردن وظایف خانه داری خود نیز باشند.البته کار نیمه وقت حقوق کم تری داشت.نوزادان را در طول کار له له ها نگه داری می کردند. ضمنا در لوح های گلی می بینیم که زن ها می توانسته اند به پست های بالاتر نیز برسند. مثلا در گارکاه های شاهی همواره سرپرستی و مدیریت با زنان است. در کارگاه های خیاطی که بیش تر در اشغال زنان است٬ گاه مردها زیردست زنان قرار می گیرند و حقوق زنان سرپرست بیش از مردان است.

همچنین در لوح ها به حرفه هایی بر می خوریم که در آن زنان به کار گرفته نمی شده اند. در مدیریت حوزه های دیوانی و یا محاسبات و حساب رسی ها از کار زنان خبری نیست. چنین بر می آید که اگر کاری٬ به منظور کنترل بخش های گوناگون اداری٬نیاز به ترک محل و جا به جایی و سفر به دور و نزدیک را داشت٬ برای انجام آن از زنان استفاده نمی شده است. زن ها در کارهای ثابت استخدام می شدند که ناشی از ضرورت حضور زن در خانواده بود. دیدیم که به وظایف زن در خانواده از سوی مدیریت اداری توجه خاصی می شد. (tarikhfa.com)

 

سخن پسین (نتیجه گیری)

بعدازمعرفی اجمالی بناهایی که بهانه ای زنانه دارند ،نتیجه گیری این مقاله با طرح سئوالاتی که بابی بر گشایشی تحقیقی است دیگر، ختم می گردد.درابتدا باید به ساختار حرفه ای،پی برد وبا این ساختاربه شناسایی پتانسیل ها و استعداد های زن به عنوان نیمی از جمعیت پرداخت که با تکیه بر این مهم به انرژی مضاعف رسید. باتوجه به خصلت ها و ویژگی های زن ، زنان چه بخشی از این معماری و شهرسازی را عهده دار خواهند شد ؟ در طول تاریخ معماری ایران با نام زنانی مواجه بوده که تاثیرگذار و بانی بناهای معماری بوده اند ، در بعضی دوره ها پررنگ تر ودر برخی دوره ها بنا بر شرایط حاکم برجامعه حضور کم رنگ تری داشته اند .وشناسایی چرایی این اوج وافول دیگر نتیجه می باشد؟ امروزه جایگاه زنان در معماری دچار هاله ای از ابهام گشته و بررسی تاریخی ارتباط زنان و معماری منجر به درک درست این ارتباط و کمک به تبیین جایگاه زنان در معماری خواهد شد.چگونگی مقایسه تطبیقی بین بنایی زنانه و مردانه؟نگاه مانا به آینده این سرزمین، موجب شده است که مسائل زنان با هدف دستیابی به شرایط عادلانه در تمامی شئون حیات جمعی مطرح گردد.عدالت در جنسیت معماری چه عواملی دارد؟ اینجاست که نقش زنان بسیار مهم جلوه می‌نماید. به گونه‌ای که آنان می بایست با آگاهی کافی از وضعیت خود در جوامع کنونی به همراه مردان سعی در ارائه راهکارهای مناسب و برنامه‌های عملی در راستای بسترسازی حوزه عمومی برای پذیرش تنوع‌ها و تفاوتها و همچنین برقراری مشارکت همگانی نموده و گام‌های مهمی در راستای حل مشکلات رویه‌ای و ماهوی کنونی که ریشه در عدم توازن و تعادل در تعریف فضای معماری و شهری ، به منظور پاسخگویی به نیاز تمامی گروه های اجتماعی و همچنین ایفاء نقش موثر در حوزه معماری و شهرسازی توسط بانوان دارد.عیب یابی از طریق برداشت های آماری در معماران زن و معماران مرد ، بررسی نقاطی که هریک در کار معماری بدان توجه می کنند.کیفیت وچگونگی ارزشها ونقاط مهم در هردو جنسیت چه می تواند باشد؟

 

مراجع

 

  1. مصلی،پروین، (1380)،«بررسی و مطالعه معماری بقعه های منسوب به زنان مقدس استان تهران»، مجله اثر، شماره 35، صص 300-308
  2. مرادی،زینب،(1388)،«تأثير زنان در معماري ايراني،نمونه موردي؛ گوهرشاد آغا و معماري دوران تيموري»،کنفرانس ملی زن و معماری
  3. حقایق مریم، خوارزمی مجتبی، (1388)،«جايگاه زن در نظام مديريت و ساخت تخت جمشيد»،کنفرانس ملی زن و معماری
  4. گلی زواره،غلامرضا،(1384)،«زنان و زمامداران صفوی»، ماهنامه پيام زن ، سال چهاردهم، شماره 5 (پياپي 161)،ص 38
  5. شهریاری،کیهان،(1378)،«زن در اساطیر ایران و بین النهرین»،چاپ اول،تهران: انتشارات فارس
  6. علوی،هدایت الله،(1386)،«زن در ایران باستان»،چاپ سوم،تهران:انتشارات هیرمند
  7. درياباري، فرزانه، «زن در ايران باستان»، برگرفته از مجله الكترونيكي ايران من از باستان تاكنون، شهريور 1388
  8. وامقي، ايرج،(1385)، «كار و كارگر در ايران باستان بر مبناي الواح خزانه تخت جمشيد»، مجله سياسي – اقتصادي، شماره 226-225، ص 12
  9. مظاهری،مهرانگیز،(1376)،«معماری در عهد تیموری»،مجله جلوه هنر،شماره 8و9،ص 49
  10. شایسته فر،مهناز،(1388)،«نقش زنان بانی در گسترش معماری عصر تیموری و صفوی»،فصلنامه پژوهش فرهنگی،شماره 38، صص 100-69

.11www.asriran.com

12.www.citytomb.com

13.www.encyclopaediaislamica.com

.14 www.fa.wikipedia.org

سایت اظلاع رسانی کنفرانس ملی زن،معماری و شهر . isia.ir15

.16www.mashal.org

  1. 17. tarikhfa.com

 

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!