بررسی و کاوش معبد کنگاور
نوشـــــــــــته ی : سیف الله کامبخش فرد
 
خــلـاصــــــــــــــه : مدت ها بود که گوشه ای از پرستشگاه آناهیتا، الهه ای که مورد پرستش ایرانیان در زمان اشکانیان و ساسانیان بود، در ویرانه های کنگاور کنجکاوی مسافران و باستان شناسان را بخود معطوف داشته بود. در سال های اخیر وزارت فرهنگ و هنر تصمیم گرفت با کاوش در این مکان پرده از روی قسمتی از تاریکی های تاریخ کهن ما بردارد. این کار بیکی از باستان شناسان جوان ما واگذار شد و اکنون سه سال از آغاز این کاوش میگذرد و هیاتی که مامور کاوش در ویرانه های کنکاور شده موفقیت های قابل توجهی در مورد سبک ساختمانی دوران اشکانی بدست آورده و کوشش کرده ست نشان دهد که برخلاف آنچه که بعضی مسافران اروپائی تاکنون راجع به این ویرانه ها اظهار کرده اند معبد آناهیتا نمونه ای از تقلید از ساختمان های یونانی نیست و در زمان سلوکی ها یا بوسیله معماران یونانی ساخته نشده است بلکه برعکس ساختمانی است که از اصول معماری مخصوص به ایران آنطوری که در ساختمان کاخ های تخت جمشید و شوش در زمان هخامنشی ها معمول بوده پیروی نموده است.

مدت ها بود که گوشه ای از پرستشگاه آناهیتا، الهه ای که مورد پرستش ایرانیان در زمان اشکانیان و ساسانیان بود، در ویرانه های کنگاور کنجکاوی مسافران و باستان شناسان را بخود معطوف داشته بود. در سال های اخیر وزارت فرهنگ و هنر تصمیم گرفت با کاوش در این مکان پرده از روی قسمتی از تاریکی های تاریخ کهن ما بردارد. این کار بیکی از باستان شناسان جوان ما واگذار شد و اکنون سه سال از آغاز این کاوش میگذرد و هیاتی که مامور کاوش در ویرانه های کنکاور شده موفقیت های قابل توجهی در مورد سبک ساختمانی دوران اشکانی بدست آورده و کوشش کرده ست نشان دهد که برخلاف آنچه که بعضی مسافران اروپائی تاکنون راجع به این ویرانه ها اظهار کرده اند معبد آناهیتا نمونه ای از تقلید از ساختمان های یونانی نیست و در زمان سلوکی ها یا بوسیله معماران یونانی ساخته نشده است بلکه برعکس ساختمانی است که از اصول معماری مخصوص به ایران آنطوری که در ساختمان کاخ های تخت جمشید و شوش در زمان هخامنشی ها معمول بوده پیروی نموده است.

این نکته بسیار جالب است ، زیرا تاکنون بسیاری از دانشمندان باستان شناس بیشتر آنچه را که در زمان اشکانیان در ایران صورت گرفته است به یونانیان نسبت داده اند. در حال حاضر، در نتیجه تحقیقات و کاوش ها تدریجا این مطلب روشن میشود که هنر یونان، تا آن اندازه که تاکنون گفته اند،هنر اصیل ایران را تحت تاثیر قرار نداده است و  اگرهم معماران ایرانی در ساختمانهایشان از هنر یونان تقلید یا اقتباسی کرده اند این امر مربوط به لشکرکشی اسکندر به ایران نبوده است، زیرا همیشه در همه جا معمول بوده است که هنرمندان هرکشوری از هنر کشورهای همسایه اقتباس میکرده اند و اقتباس از هنر یونان در ایران پیش از لشکرکشی اسکندر شروع شد. بنابراین همانطوری که کاوش کنندگان در ویرانه های کنگاور عقیده دارند معبد آناهیتا را معماران یونانی نساخته اند و هیچ دور نیست تصور شود که این پرستشگاه بوسیله فرزندان همان معمارانی شاخته شده است که کاخ های عظیم تخت جمشید و شوش را ساخته اند.

کنگاور
1-موقعیت کنگاور در نقشه جغرافیا

وجه تسمیه کنگاور:

قدیمترین نام از کنگاور بصورت «کن کبار[1]» بوسیله ایزیدور خاراکسی جغرافیانویس یونانی در نیمه نخست قرن اول میلادی نوشته شده است.

کنگاور
2-معبد پالمیرا واقع در صحرای سوریه، معبد آناهیتای کنگاور با این معبد بوسیله فلاندن و کست مقایسه شده است

پس از این تاریخ از قرن سوم هجری ببعد در منابع تازی و پارسی از کنگاور نام برده میشود. ابن نقطه؛ کنگاور را «کنکور» بکسر دو کاف و سکون نون و آنرا شهرکی میانه همدان و کرمانشاه آورده است.

صاحب معجم البلدان نیز آنرا بکسر کاف و سکون نون نگاشته است. لسترنج[2] از قول ابن رسته این محل را کنگوار مینامد که بعد از ولایت صحنه واقع شده است.

در فرهنگ آنندراج بنقل از معجم البلدان و تاریخ هفت اقلیم آمده است که:« کنگاور بفتح کاف و سکون نون و بدون الف «کنگور» نام شهری بوده میان همدان و کرمانشاه و معرب کرمانشاه را قرمیسین آورده و گوید: کنگ، عمارتی عالی مشهور بوده و چون شهر کنگور ساخته شد نام آنرا کنگور نهادند یعنی بخوبی مانند کنگ[3] است.

قصر اللصوص و قصر خسرو پرویز؟

باز در همین منابع تازی و پارسی درنیمه اول نخستین هزاره هجری است که عموما از قصر اللصوص (کاخ دزدان) که در اصل قصر خسرو پرویز و شیرین و قبادین پیروز بوده نام برده میشود.

ابودلف [4] در سفرنامه خود چنین آورده است : «…. از آنجا به قصر اللصوص (کاخ دزدان) محل کنگاور رفتم. ساختمان این کاخ بسیار عجیب است و بر روی یک ایوان آجری که بیست پا از زمین بلندتر است بنا شده.

در این کاخ ایوانها و کوشکها و خزانه هایی است که از آنچه گفته شد عالیتر و با شکوهتر است. زیبایی ساختمان و نقشهای آن دیدگان را خیره میسازد. این کاخ بواسطه فراوانی شکار و گوارایی آب و مرغزارها و دشتهای باصفای اطراف آن دره محکم و منزل و گردشگاه مخصوص پرویز بوده، در نزدیکی آن شهر بزرگی است که یک مسجد دارد. از آنجا بمکانی رفتم که به آشپزخانه خسرو معروف است و چهار فرسنگ تا قصر اللصوص فاصله دارد. این آشپزخانه عبارت است از ساختمان بزرگی در میان بیابان است و در اطراف آن هیچ آبادی وجود ندارد.

بطوریکه گفتیم به قصر اللصوص میرفت و پسرش شاه مردان در اسدآباد پیاده میشد.

از آشپزخانه تا قصر اللصوص چهار فرسخ  و تا اسدآباد سه فرسخ است…».

اصطخری و ابن حوقل و ابن رسته و مقدسی و یاقوت نیز از این قصر سخن رانده اند: ابن رسته[5] :«خسرو پرویز بر روی صفحه ای ایوانی ستون دار از گچ و آجر ساخته بود.»

یاقوت: « صفحه ای که ساختمانهای ساسانیان برفراز آن بنا شده بیست ذراع از زمین بلندتر است» .

مستوفی: «سنگهای بزرگی را که در ساختن آن بکار رفته است از کوه بیستون آورده اند»[6]

مؤلف معجم البلدان چنین آورده است[7]: « در هنگامیکه نهاوند تسخیر شد و سپاه مسلمین بطرف همدان میرفت در (کنگور) فرود آمد. از طرف ساکنان قصری که در آنجاست چهار پایانی از سپاه اعراب بسرقت رفت و اعراب بدانجا «قصر اللصوص » نام نهادند و این اسم باقی ماند و از قول مسعربن المهلهل (ابودلف) ذکر میکند که بنای قصر اللصوص عجیب است و دارای کوشکها و ایوانهایی است و در آنها خزاین و جواهر بیشمار و نقوشی که دیده در زیبائی آنها حیران میماند، دارای هوای خوش، وفور صید و آب گوارا[8] و این محل در اصل مسکن و ماوای پرویز بوده است». آثارالبلاد[9] از قصر خسروپرویز بین همدان و قرمیسین (کرمانشاه) نام میبرد که دارای آب و هوای خوش و خاک حاصلخیز است و بنیانش صد ذرع درصد ذرع و ارتفاعش بیست ذرع از سنگهای صاف ساخته شده و چنان سنگها را کار گذاشته اند که همچون یک تکه سنگ بنظر میآیند و نیز از قول صاحب عجایب الاخبار آورده است که : اگر بخواهی یکی از عجایب را نظاره کنی بستونهای این قصر از پایین تا بالا نگاه کن که سختی و صلابت و هنر آن تعجب انگیز است.»
کنگاور  کنگاور

کنگاور
3-قبور خمره ای و تابوت و مدفن در صخره مربوط بدوره پارتیان در جبهه شرقی معبد آناهیتای کنگاور حفریات 1348 و1349

کنگاور

در سطور فوق اشاره رفت بنایی راکه امروزه ما معبد آناهیتا مینامیم و باستان شناسان غرب نیز آنرا بهمین نام میشناسند، مورخان اسلامی آنرا قصر خسروپرویز معرفی میکنند که در ستیزهای ایرانیان و مسلمین بواسطه سرقت چهارپایان اعراب از طرف ساکنان این قصر و یا واقع بین تر که باشیم بجهت هجومها و حمله هایی که به قوافل عرب از ساکنان این قصر صورت میگرفت که حاکی از مبارزات مردم این سامان است بدان قصر اللصوص نام داده اند، اینک ببینیم از چه زمانی این بنا منسوب به آناهیتا گردیده و سوابق امر چیست؟

معبد آناهیتا یا قصر خسرو پرویز؟

طبق ضوابطی که وجود دارد آناهیتا، ایزد و فرشته نگاهبان آب- فراوانی و برکت و در پاره ای موارد زیبایی و تناسل باشکال و صور گوناگونی دیده شده است.
قدیمترین شکل مجسم آن از دوران پیش از تاریخ ایران که ضمن کاوشهای شوش و لرستان بدست آمده زن برهنه ایست گاه با تزیینات گیسو و گردن بند و دستبند و گاه بدون زینت اقسام آن از گل پخته بدست آمده و در موزه ایران باستان موجود است.

کنگاور
4-اسامی منقور بر رو و پشت سنگهای حجاری پوشش دیوار شرقی معبد آناهیتا(دوره ساسانی)

کنگاور
5-علامات منقور بر روی قلوه ولاشه سنگهای معبد آناهیتا(دوره پارتی)

کنگاور

6-سکه از خلفای عباسی مکشوفه از معبد ناهید

یک پلاک برنزی مربوط به راس یک سنجاق که از لرستان کشف شده الهه ناهید (نانایا)[10] را نشان میدهد که در این صحنه تزییناتی از قبیل گل چند پر و قوچ و بز کوهی دیده میشود.

در آبان یشت، الهه ناهید بصورت، زنی زیبا ، جوان خوش اندام و بلند بالا و برومند و زیبا چهرآزاده و نیکوسرشت  ….»توصیف شده است.

کنگاور
7-سکه فرهاد اول (اشک پنجم)171 ق. م. مکشوفه از یک گور پارتی(اشکانی)معبد ناهید
8-ظرف سفالین لعابدار با نقش بزکوهی که دور ظرف تکرار شده مربوط بقرن پنجم هجری معبد ناهید

کنگاور
9-کوزه نوعی پارتی (اشکانی)مکشوفه از گور پارتی معبد ناهید

مورخان یونانی آناهیت را آنائی تیس … Anaitis  نوشته و غالبا اورا «آرتمیس آنائی تیس» گفته اند.

«آرتمیس » اسم الهه عفت یونانی است که تا پایان عمر باکره زیست و خواهر توام آپولون و دختر زئوس و الهه شکارورزی بود. مورخان رم و بیزانس اورا«دیانا» و یا «دیان» خوانده اند.

ایزیدور خاراکسی جغرافیانویس یونانی در سال 37 میلادی بنای کنگاور را معبد آرتمیس و پرستشگاه این الهه نوشته و از خزاین و نفایسی که در معبد ناهید همدان و این معبد وجود داشته صحبت کرده است.

معابد ناهید در زمان هخامنشیان

سابقه وجود معابد آناهیتا در ایران، آنچه که متکی بمتون میخی بوده و شواهدی از آن در دست است، از زمان اردشیر، دوم شاهنشاه هخامنشی(404-359 ق . م.)است و پیش ازاین شاه هخامنشی، هیچگونه نامی از آناهیتا بوسیله شاهان هخامنشی برده نشده است.

بنیان معبد تاهید استخر را به اردشیر دوم نسبت داده اند و همچنین معبد ناهید همدان را. «اومستد» معتقد است که اردشیر دوم اولین پادشاه ایرانی است که پرستش مجسمه بشکل انسان را معمول ساخت[11]

اشمیت معتقد است که هگمتانه یکی از شهرهایی است که اردشیر دوم مجسمه هایی از آناهیتا در آن برپا نمود.[12]

کنگاور
10-سفال کنده کاری قرن سوم هجری معبد ناهید
11-سفال لعابدار قرن سوم هجری مکشوفه از معبد آناهیتا

معروف است که اردشیر دوم «آسپازیا» معشوقه کوروش صغیر را که بغنیمت گرفته بود بعنوان راهبه معبد همدان تعیین مینماید که تا پایان عمر پارسا و پاکدامن در آن بسر برد.

در چندین کتیبه میخی که در دست است اردشیر دوم از آناهیتا نام میبرد، از جمله کتیبه ای که روی ستون یک صفه در شوش پیدا شده است[13] :پادشاه بزرگ اردشیر شاهنشاه پادشاه ممالک، پادشاه این زمین، پسر داریوش (دوم) داریوش پسر پادشاه اردشیر(اول) اردشیر پسر پادشاه خشایار و خشایارشا پسر پادشاه داریوش (اول) داریوش پسر گشتاسپ هخامنشی میگوید: این ایوان را داریوش (اول) جد من بنا نهاد در زمان اردشیر(اول) پدر بزرگ من آتش آنرا ویران کرد بنا بخواست اهورامزدا و آناهیت و مترا من دوباره این ایوان را ساختم» و در کتیبه دیگری از همدان روی پایه ستونی چنین آمده است:

«این ایوان را من بخواست اهورامزدا و آناهیت و مترا بنا کرده ام بشود که اهورامزدا و آناهیت و مترا مرا در پناه خود گرفته از هر کینه و خصومتی حفظ کنند»

کنگاور
12-یکی از ستونهای معبد ناهید در قسمت غربی معبد برجای اصلی خود(جبهه خیابان ناهید کنگاور)

معابد ناهید در زمان پارتیان

اهمیت ناهید درزمان پارتیان به اعلی درجه خود میرسد بطوریکه از دوران تقریبا پانصدساله شاهنشاهی پارتیان آثار جایگاههایی که مخصوص (آناهیتا و میترا) است، در گوشه و کنار ایران و از جمله خارج از سرحدات فعلی این مملکت که در آن هنگام مرزهای سیاسی بسی دورتر از حالا بوده یافت شده است. معروف است که تیرداد اول شاه اشکانی در شهر ارشک در یک معبد ناهید تاجگذاری میکند و در همدان مقر تابستانی شاهان پارت معبدی از آناهیتا برپا بوده است که پولیپ [14] در قرن دوم پیش از میلاد در کتاب تاریخش بدان اشاره میکند و همین معبد را آنتیوخوس (223-186- ق. م.) در زمان اردوان اول (اشک سوم)غارت کرده است.[15] .

(پلی نیوس) مورخ رمی که در سال 79 میلادی در گذشته مینویسد که در معبد ناهید شوش یک مجسمه بسیار سنگین آناهیتا از طلا برپا بوده که در اوقات جنگ سردار رومی آنتوان، در زمان فرهاد چهارم(37-1میلادی) بغارت رفت.

احترام به آب ونیالودن آن به کثافت در زمان پارتیان مورد توجه است چنانکه نقل میشود، که تیرداد پادشاه ارمنستان برادر بلاش اول اشکانی(78-51میلادی)که پارسای زردشتی بود، در سال66 میلادی هنگامیکه برم میرفت تا تاج شاهنشاهی ارمنستان را از دست «نرون» امپراطور رم دریافت دارد ترجیح داد از راه خشکی برود مبادا آب که عنصر پاکی است آلوده شود.
در زمان ساسانیان نیز پرستش آناهیتا معمول بوده است که فعلا از این بحث صرفنظر میشود.

نظرات فلاندن و کست

(1840 میلادی[16] ):

در 1840میلادی، 130سال پیش، اوژن فلاندن و پاسکال کست دونفر نقاش و سیاح اروپایی برای نخستین بار از بنای کنگاور بازدید کرده و آنرا مورد بررسی قرار داده و نقشه برداری نمودند و این طرح و نقشه ها را که آمیزه ای از مشهودات و تصوراتشان بود در کتاب خود تحت عنوان«ایران قدیم» گراور  کرده و مطالبی باین شرح نوشته اند: «…. از بقایایش میتوان بکنه بنا و طرز ساختمانش پی برد اما در اثر اینکه بیشتر قسمتهای این معبد را مالکین جزء خانه های خود کرده نمیتوان صحیحا نقشه آنرا در نظرگرفت. لیکن ما برآنیم تاحد ممکنه بخود زحمت داده از طرز بناف تزیین آلات و معماریش باخبر گردیم بنابراین بطرح نقشه مبادرت کرده و بجزئیات وارد شدیم. این بنا مستطیل شکل و طولش متجاوز از دویست متر بوده و جلوخانش بطرف جنوب و ایوانش که نمیتوان جایش را صحیحا مشخص ساخت چند پله از زمین بلندتر بوده و امروزه پله ها تماما از بین رفته اند، تنها از بقایای آن میتوان بقسمت درونی معبد پی برد، وقتی از پلکان بالا رویم منتهایش کف معبد است که ورقه عظیم مرمری ممزوج با سیمان آنرا مفروش ساخته است.

کنگاور

کنگاور

در سمت مغربش مسجد کوچکی بنا شده و بطرف شمال غربی آن کوچه ایست که بهترین و مهمترین قسمت بنا دراین گوشه واقع شده است، این قسمت معبد برروی پایه های زیبائی از مرمر سفید بنا گردیده و ارتفاع این پایه را نمیشود حساب کرد مگر اینکه نیمرخ صفه مشاهده گردد، در این محل کمی به حفاری پرداخته شد که گویا در اثر اجازهندادن ساکنین متروک گردیده است. در این قسمت نه پارچه ستون مرمر سفید یافت میگردد و این ستون ها درجزء دیوارهای خشتی خانه هاست و اتکای خوبی برای بناهای اهل محل است. پهنای بنا از قطعه ایست بسمت شرق میگردد معلوم میشود و طولش هم ازانتهای بالائی پلکان است تا گردشی که از زاویه وجه غربی قسمت شمال میپیچد. نیمرخ پایه ها و قواعد ستونها بسبک یونانیست. وضع سرستونها را نمیتوان قیاس کرد ولیکن چنین بنظر میآید که طرحی داشته اند» .

برای این سیاحان با استناد بگفتار خودشان ممکن نبود که دقیقا طرح و نقشه این بنا را که معتقد بودند مربوط به آناهیتاست تهیه کند. با توجه بچند ستونی که در حوالی کوچه امامزاده ابراهیم دیده اند نقشه بنا را با معبدپالمیرا واقع درشامات که یک اثر«پارتی- یونانی است مقایسه نموده اند چون در آنوقت سطح تپه و اطراف آنرا خانه های مسکونی مردم اشغال نموده بود بهیچوجه امکان دیدن و توجیه معبد ستوندار اصلی (جای مقدس) در مرکز و حیاط معبد ناهید برای سیاحان مزبور میسر نبوده است، با اینحال می بینیم که اینان طرحی را که تصور میشده ارائه داده اند که صحیح نیست(طرح آنان در ضمن همین گفتار چاپ شده است و با طرحی که بوسیله هیئت حفاری بتدریج تکمیل شد مقایسه گردیده است.

کنگاور

اظهار نظر فلاندن و همکارانش در قرن اخیر اساس  و زمینه پژوهش  و بررسیهای باستانشناسان اروپایی قرار گرفت.

کنگاور

«رومن گیرشمن» نماینده پرتجربه مکتب باستان شناسی کشور فرانسه که در 30ساله اخیر سرپرستی کاوشهای علمی را در بعضی نقاط ایران و بخصوص در شوش و خوزستان داشته است، در چند تالیف[17] خود راجع به ایران ازمعبد کنگاور که مخصوص پرستش آرتمیس (آناهیتا) بوده صحبت داشته و این معبد  را با بقایای معبد کرهه(خورهه) و لائودیسه نهاوند در دوران سلوکیها طبقه بندی نموده و طرح آن را غربی میداند که در (200ق.م.)ساخته شده است.

کنگاور

کنگاور

لوئی واندنبرگ باستاشناس بلژیکی نیز در کتاب خود [18]تحت عنوان «باستانشناسی ایران باستان» این معبد را مربوط به (200.ق.م.) و آنرا در دوران سلوکیها رده بندی نموده میگوید:

«از معبدی که برای الهه آناهیت در این محل ساخته شده بود بیش از چند ستونی باقی نمانده است که آنهم برای ساختمان خانه های شهر بکار برده شده است، ساقه ستونها صاف بوده و سرستون آنها از نوع سرستون«دری» میباشد که روی آن یک «بالش کرنتی» قرار داده اند.

پروفسور هرتسفلد معبد کنگاور را از زمان اشکانیان میداند و ۀآنرا از بزرگترین معابد دنیای قدیم محسوب داشته میگوید: «آبادی کنونی کنگاور فقط قسمت وسطی معبد را گرفته است.

خرابه باشکوه این معبد عبارتست از پشته ایکه 640پی طول و 544 پی عرض آن میباشد و در اطراف آن ایوانی به پهنای 44 پی با ستونهای بلند ساخته شده بود معبد برپاست. در این بناها صنعت معماری ایران و یونان دیده میشود»

کاوشهای علمی و مقایسه ها:

نگارنده در سطور گذشته، نظرات، تصورات و اقوال مورخان را از قدیمترین ایام در مورد معبد آناهیتا بیان داشت.

گزارش زیر حاوی مدارکی است که طی دوفصل کاوش [19] بمدت هفت ماه از زیر خاک بیرون آمده و مبتنی بر واقعیتهای عینی و مشهود است که می تواند منشاء مقایسه و مطالعه و اظهارنظر صحیح قرار گیرد.

بنای معبد آناهیتا بر پشته ای از صخره سنگی ساخته شده است. اختلاف ارتفاع بلندترین سطح این پشته یا صخره طبیعی با پست ترین بخش آن که هم سطح اراضی اطراف است به پانزده متر میرسد. شالوده دیوار جنوبی در سراسر طول خود در این سطح پست گذارده شده است، بنابراین تاسیساتی که در محوطه داخلی چهاردیوار معبد وجود داشته احتمالا بصورت پله پله بنا شده است.

طول و عرض چهار دیوار اطراف این معبد 230*220 متر است. قطر این دیوار در بیشتر موارد در چهار وجه 18متر است. این دیوار قطور بمثابه ایوانی بوده است که در طرف غرب و جنوب و بخشی از دیوار شرقی تا 120متر یک ردیف ستون برلبه خارجی آن استوار بوده است از روی نقشه وپلانی که حین کاوش های فعلی و آتی بتدریج کامل خواهد شد و با مقایسه آن در کنار پلان فلاندن، دیده میشود که دیوار قطور 18متری جبهه شرقی معبد از منتهی الیه گوشه جنوب شرقی تا 120متر دارای یک ردیف ستون مشتمل بریک واحد ستون بندی بترتیب از پائین ببالا(کرنیش «گیلوئی»-پایه ستون-میان ستون و سرستون)است . قطر پایه ستونها 80/1 متر و 72/1 متر و قطر ستونها متفاوت است بعضی 45/1متر و برخی 40/1 متر است. ارتفاع گیلویی ها 60سانتیمتر و پایه ستونها و سرستونها متفاوتند. یک مجموعه ستون بندی عبارت از (پایه ستون-ساقه ستون و سرستون) در هنگام استقرار 354 [20] سانتیمتر ارتفاع دارد و فاصله بین دوستون از محور این ستون تاآن ستون75/4 متر است.

کنگاور
13-عملیات حفاری در جبهه شرقی معبد ناهید

درطول 120مترستوندار دیوار شرقی بین 20تا24 ستون استوار بوده است که در حال حاضر 16ستون سالمبا منضمات آن پس از حفریات بیرون آمده و چند تکه شکسته ستون نیز باقی و بقیه از بین رفته است.

دیوارشرقی پس از 120مترمترستوندار با زاویه 90درجه بطرف شرق منحرف شده و پس از 20متر مجددا در جهت دیوار اصلی بطرف شمال رفته و باز پس از طی 20متر با زاویه 90درجه بطرف غرب یا دیوار اصلی پیچیده است. برآمدگی وسیع دیوار در این قیمت که در مرتفع ترین بخش معبد است، یک سکوی بزرگ را القاء میکند که یه راه یا پلکانی پهلوئی از منتهی الیه شمال شرقی باین سکو در بلندی منتهی شده است.

در بررسی طرح فلاندن در همین جبهه شرقی که ذکرش گذشت، دیده میشود.

سه رئیف 48ستون (مجموعا 144ستون) ارائه شده ا ست که صرفا تصور بوده است و دیگر اینکه دیوار شرقی آنطور که نامبردگان گمان کرده اند ممتد نبوده بلکه دارای پیچ وخمهایی است که منتهی بتراس و راهرو وپلکان میشود.

کنگاور
14-قسمتی از دیوار ریخته شرقی معبد آناهیتا کنگاور

در بخش مقابل، دیواره غربی واقع است که بموازات دیواره شرقی از شمال بجنوب کشیده شده است که امروزه تقریبا با مختصری انحراف در جهت خیابان ناهید کنگاور ممتد است. در این محل بخشی از سالمترین قسمت معبد وجود دارد.

دیوار حجاری در انتهای دکانها و خانه های این خیابان موجود است و تاکنون خانه ها و دکانهایی که خریداری و تخریب شده تاسیسات قدیمی معبد را نمایان گردانیده است. (و ما در این بخش چندین ستون استوار بر بالای دیوار داریم که عکس یکی از آنها ضمن همین گزارش چاپ شده است.)

اما در دیواره جنوبی که سابق بر این جاده «همدان- کرمانشاه» از کنار آن میگذشت، امروزه با تغییر مسیر جاده، تقریبا در یکصدمتری آن ممتد بوده و مشرف بر آنست. پلان فلاندن حاکی است که یک پلکان سراسری در طول دیوار بدرازای 200متر وجود داشته و شکل پلکان از روبرو و عمود بدیوار جنوبی ارائه شده است، همچون پلکان پارتنون.

کاوشهای فعلی که از گوشه جنوب شرقی تقریبا هشتادمتر بطرف غرب تاکنون انجام شد، خلاف این نظر را نیز نشان میدهد. پلکانی که در این قسمت از خاک بیرون آمده است پلکانی دوطرفه و پهلویی در جهت دیوار جنوبی و کاملا قابل مقایسه با پلکان دوطرفه تخت جمشید دوره هخامنشی است.

پهنای پلکان 15/4 بلندی هرپله 12 سانتیمتر و عمق هرپله 32 سانتیمتر است.[21]

«جیمز فرگوسن» راجع به پلکانهای دوطرفه تخت جمشید می گوید:

«این پلکانها عالیترین نمونه پلکانهایی است که در تمام نقاط عالم ساخته شده است، همچون مدخل باشکوهی است که مارا به صفه ای میرساند که میان شش تا پانزده متر از سطح زمین بلندتر است».

مدخل بنای ناهید کنگاور با این نمونه پلکانهای دوطرفه نیز آنچنان باشکوه و مجلل و آنطور حجاری پله ها استادانه و ماهرانه از کار درآمده که بدون تردید انسان میخواهد تصور کند که حجاراینها و پلکانهای تخت جمشید یکنفر بوده است.

برپیشانی این مجموعه پلکان، جان پناه و یا محل تیرانداز تعبیه نشده و کاملا ساده هستند، همچنانکه سایر قسمتهای این بنای عظیم ساده و بی پیرایه و خشک ساخته شده است هیچگونه وجوه تزیینی درستون، سرستون و سایر حجاریها دیده نشده است. بایستی درنظر داشت که معماران این معبد عظیم از هنر معماری هخامنشی بهره ها گرفته و کاملا برموز کار و تکنیک آن آشنائی داشته و مدنظر خود را که اصالت سترک و خالی از تزیین است در اینجا نشان داده اند. همچون بنای تمام مساجد و معابد، که اگر قائل به معبد بودنش گردیم خالی از هرگونه زینت است. باری این نوع پلکان نمیتواند غربی باشد، نمیتواند وارداتی باشد، زیرا که الگو و انگاره کار در اینجاست. در قرن ششم ق.م. و بدوره پارتیان در کوه خواجه سیستان، فرم گرفته از خشت و گل ولی القاء همین پلکان دوطرفه که اصلش در تخت جمشید است. و اما در مرکز بنا جایی که معبد ستوندار اصلی (جای مقدس) ارائه شده است. بایستی گفت، زمانیکه سیاحان مزبور از محل بازدید و بررسی کرده اند، سطح تپه آناهیتا از خانه های مردم روستای کنگاور اشغال شده بود امکان خاکبرداری و کاوش نیز میسر نبود، با اینحال هیچگونه اثر و نشانه ای که دال بر وجوه معبد اصلی باشد از خاک بیرون نبوده است که طبق آن آثار و شواهد گفته و یا حدس زده شود که محل (جای مقدس) در آنجا قرار داشته است. و چون معبد کنگاور با معبدپالمیرا در صحرای سوریه که در مرکز آن بنای مقدس وجود دارد مقایسه شده است، این حدس و گمان قوت گرفته است. کاوشهای ما در مرکز معبد آناهیتا پس از تخریب و تسطیح بیست خانه بترتیب زیر پیشروی نموده است:

در محوطه ای بطول و عرض 30*60 متر شروع بخاکبرداری شد، پس از 60/1(در ارتفاع) به آثاری از دوره قاجاریه و صفویه برخورد شد. پس از آن تا 50/2 متر حدفاصلی است بین صفویه تا قرن هفتم هجری بمدت تقریبی سه قرن یعنی (مغول – ایلخانی – تیموری) که هیچ فعل و انفعالی در برش طبقات و لایه های ایندوره معبد آناهیتا بغیر از آثار پراکنده قبیله ای وجود ندارد.

قشر بعدی از قرن هفتم تا ابتدای قرن پنجم هجری نماینده تراکم ساختمان هایی از تاسیسات شهری دوره سلجوقی و بعد از آن عبارت از واحدهای مسکونی، کارگاههای کوره مربوط به پخت وپز سفال و یا حمام(که هنوز کاملا در این مورد تردید هست) و سایر تاسیسات شکل گرفته از مصالح آجر و آنقدر کامل که دارای اگو(لوله کشی آب رسانی و فاضلاب) نیز میباشد. فعل و انفعال این دوره تقریبا در تمام لایه  قشرهای مربوطه بدون وقفه تا قرن هفتم هجری ادامه یافته است.

قبل از این دوره نیز آثاری از تاسیسات قرون اولیه اسلامی بهمراه پاره سفالها و سکه هایی از خلفای عباسی بدست آمده است.

دوره های ساسانی و پارت درهم آمیخته شده است، ولی بقایای پارتی برروی خاک بکر یا صخره سنگی(همان پشته ای که قبلا ذکرش گذشت) قرار دارد. بنابراین ارتفاع خاکبرداری ما در این بخش از سطح معبر عام تا رویه صخره به 5/5 متر میرسد. توجه بخطوط (استرایتگرافیک) (چینه شناسی باستانی) در این سه کارگاه مرکزی امکان داد که قایل به یک ترتیب و تنظیم منطقی از جدیدترین تا قدیمترین دوران از بالا به پایین شویم:

  1. دوره صفویه، که چند نمونه سفالینه های آن ارائه شده است.
  2. دوره حد فاصل، که شامل یک بخش تقریبا سیصدساله است و هیچگونه فعل و انفعالی بجز چند اثر ، از قبیل تنور و پی و دیوارهای سطحی اقوام قبیله ای نداشته است.
  3. دوره سلجوقی از ابتدای قرن پنجم و بعد از آن تا قرن هفتم هجری که آثار آن به طریق زیر طبقه بندی شده است:
    الف – نوع سفالهای کنده لعابدار (از ابتدای قرن پنجم هجری).
    ب – نوع سفال تراش و منبت (شانلوه – قرن پنجم و ششم هجری)لعابدار و چند رنگ با نقوش بزکوهی و کلمات کوفی.
    ج – نوع چینی (فایانس) که خمیر آن از کائولن و دارای لعاب فیروزه از شیشه است و این نوع معروف بسفال (رئی) نیز میباشد(قرن هفتم هجری).
    د – از ابتدای قرن پنجم هجری تا ابتدای اسلام، سفالهای رنگارنگ کشک و لبویی و سبز و زرد معروف بسفال نیشاپور بدست آمده است و قبل از آن سفالهای ساده بدون لعاب کنده شده و در مواقعی با نقش افزوده و در چند نمونه آیات قرآنی با مرکب سیاه بر بدنه و ته ظروف نوشته شده بهمراه سکه هایی ازخلفا بدست آمده است.

دوره ساسانی

آثار ایندوره نوشته های منفرد و پراکنده ایست در پشت و روی بعضی از سنگهای حجاری پوشش دیوار شرقی معبد ناهید . نوشته ها منقور و  حک شده مربوط با واسط دوره ساسانی است و چون در پشت و روی سنگهای حجاری فقط دیده میشود، حاکی است که معبد ناهید در زمان ساسانیان تعمیر شده که مورد استفاده بوده است. تاکنون تعداد زیادی از همین سنگهای حجاری طبقه بندی شده است و اسامی منقور عبارتند از : پیروس- پیروز- پیر – شهریور – خرت(خرد) و غیره[22].

دوره پارتی:از ایندوره آثار بسیارزیادی چه از نظر سفال و چه آثار و علائم دیگر بدست آمده است ابتدا به گورستانهای پارتی مکشوفه در زیر دیوار شرقی میپردازیم:

دفن اموات پارتی: در پای دیوار شرقی معبد ناهید مردگان دفن شده اند.طرز تدفین در این بخش متفاوت است. حال چرا در پای دیوار شرقی(از فاصله بیست متری دیوار تا کنار آن) اموات را بخاک سپرده اند احتمالا بجهت قرب و همجواری با این پرستشگاه بوده و این گرایشی است که امروزه نیز از جانب مسلمانان نسبت بدفن امواتشان درجوار و یا صحن مقابر متبرک وجود دارد که شاید بی ارتباط  با این سنتهای قدیمی نباشد.[23]

اقوام باستانی و دورانهای تاریخی از نظر احترام و تقدسی که نسبت بمظاهر طبیعی و عناصر قایل بودند درجوار رودخانه هاو کوهستانها و قلل پربرف و سرابها و چشمه ها و قمپ ها بزندگی پرداخته اموات خود را بخاک میسپردند و همچنین دفن اموات رو بمشرق و محل طلوع آفتاب که از قدیمترین ایام متداول بوده مبتنی بر ادیان ابتدایی آریایی یا پرستش خورشید، ماه، زمین و آسمان است که بتدریج منتهی بنوعی وحدت میشود. چندسال پیش گورهایی در مغان آذربایجان (ناحیه گرمی) مورد حفاری و بررسی  تحقیق نگارنده قرار گرفت.

در این قبور اموات را در خمره و رو بخورشید(طلوع آن) دفن کرده و بر دهانه بعضی از خمره ها خورشیدرا نقش کرده و یا مرده را در پارچه ای که نقش خورشید بر آن بافته شده پیچیده اند[24] ، و این طرز تدفین با یادآوری نقش خورشید «مهر» بنظر اینجانب نشانی از پیوستن اموات باستانی بمهر است[25] . در معبد آناهیتا دفن اموات در شرق معبد و صورت رو بمعبد انتخاب شده است.

جهت و نوع مقابر :سه نوع مقبره و مدفن در جبهه شرقی معبد نشخیص داده شد . نوع اول، که مربوط بدوره پارتی از (200 ق. م . تا ابتدای میلادی) است. در این نوع قبور، صخره طبیعی را بابعاد 60*200 سانتیمتر کنده و مرده را درون آن بحالت خوابیده و به پهلو و یا طاق باز صورت رو بمعبد قرار داده اند. جهت ها شرقی و غربی و یا شمالی و جنوبی انتخاب شده است. در بعضی موارد دست چپ اموات بحالت احترام بروی سینه قرار داده شده است و این نوع دفن قبلا در دوره هخامنشی نیز معمول بوده است.

در چند نوع از این قبور سکه هایی از ارد (پادشاه اشکانی) 56 تا37 ق. م . فرهاد اول (اشک پنجم) 171 ق . م. تاکنون بدست آمده است سکه ها درست در زیر جمجمه مردگان قرار داده شده بطوریکه از نظر تاریخ گذاری این نوع قبور را (باشناسنامه) نامیدیم. بهمراه این سکه ها از این قبور، تیغه های برنزی، دستبند، یک جفت  گوشواره طلا که بر دسته های آن نقش انسانی بالدار با نقش گل رزاس شش پر دیده میشود و همچنین ظروف سفالین از قبیل قمقمه و غیره بدست آمده است.

نوع دوم:قبوری که مربوط بدوران میلادی است و جدیدتر از مقابر نخستین است. در ایندوره اموات را در تابوتهای سفالین بدون لعاب و زینت بطول 35*210 سانتیمتر وژرفای 30سانتیمتر قرار داده و تابوت رادر صخره طبیعی کنده شده دفن نموده و روی تابوت را بوسیله درپوش سفالین و یا ورقه های سنگ آهک مسدود نموده اند .

کنگاور
15-قسمتی از دیوار جنوبی که منتهی به پلکان میشود در معبد ناهید کنگاور

جهت این تابوتها نسبت بقبور نوع اول «شمالی-جنوبی» است که مرده در آن بصورت تقریبا طاق باز رو به معبد قرار داده شده است. کودکان را در تابوتهای کوچکتر دفن نموده اند.

نوع سوم: که برای میت از خمره های سفالین استفاده شده است. بدین ترتیب کهمرده را درون خمره بحالت طاق باز و صورت بطرف معبد قرار داده و در همان جهت که تابوتهای سفالین را دفن نموده اند در گودی صخره گذارده و دهانه خمره ها را بوسیله یک تخته سنگ مسدود کرده اند. این نوع تدفین و وسیله دفن را نه تنها در این ناحیه دیده و در آن کاوش کرده ایم ، بلکه قبلا نیز در ناحیه مغان آذربایجان مورد بررسی و کاوش قرار داده ایم.[26]

در زمستان سال 48 نیز قبرستان وسیعی را در دامنه طاق بستان کرمانشاه مورد حفاری قرار داده و متجاوز از 50خمره بزرگ و کوچک (پارتی) را آشکار نموده ایم که هم اکنون تعمیر و بهمان حالت در این دامنه موجود است.

با توجه بمطالب فوق می بینیم که در گورستان پارتی معبد ناهید تحول و انتقالی از دفن در خاک بکر و صخره بتابوت و خمره میت و همینطور تغییر جهت اموات وجود داشته است که احتمالا نشانی از انتقال وتحول  و یا رستاخیز مذهبی میتواند قلمداد گردد. در قبور مغان دوران اشکانی نیز این انتقال را دیده و میشناسیم. پروفسور گیرشمن نیز در مقابر سکنه شوش در پایان قرن اول یا در آغاز قرن دوم مسیحی نوعی از این انتقال و رستاخیز را مشاهده کرده است[27] .

راجع بمقابر پارتی خارج از سرحدات ایران نیز گفته شده است[28] : «در نیپورو کاکزه و دورا اوروپوس، گورستانهای پارتی نشان داده است که در آنها اموات را با لوازم تدفین در تابوتهای سفالین دفن کرده بودند، تابوتهای مزبور غالبا لعاب کاری شده و مزین بنقش برجسته معرف ربه النوعی  عریان است و دانشمندان آنرا ناهید میدانند.»

منظر میرسد که نفوذ و عقاید زردشتی در بعد از میلاد مسیح در قوم پارتی سبب اصلی دفن اموات در تابوت و خمره های سفالین است که عدم آلودگی خاک بوسیله اجساد نظر اصلی بوده است و این انتقال و تحول مذهبی مرحله آغاز گام بعدی است که اموات را در فضای باز و استودانها برای لاشخورها و مرغان هوا عرضه میکند. و ما درمعبد آناهیتا در دوره ساسانی چند نمونه آنرا بدست آورده ایم که عبارتست از خمره های کوچکی که شکسته های استخوان را بدون فرم پس از خورده شدن گوشت و پوست بوسیله پرندگان در آنها ریخته و دفن کرده اند.

علامات و نشانه های پارتی:

ضمن خاکبرداری از ترانشه های حفاری تعدادی از سنگهای لاشه و قلوه ای کوچک و بزرگ که از «توکار» و «پی» دیوار ریزش کرده بیرون آورده شد که دارای نقوش و علامات منقور از قبیل : سواستیکا (صلیب شکسته – گردونه خورشید)، ستاره، خورشید ، بزکوهی ، گردونه و چرخ ، نقشهای هندسی گیاهان و بخصوص تعداد زیادی نقش ماهی، ماهی و آب توام، لنگر کشتی و غیره میباشند. بنظر میرسد که اینها علامات خانوادگی اشخاص بوده است. طبیعی است که برای ساختن بنایی بدین عظمت و وسعت با دیوارهایی بقطر 18متر و احتمالا بارتفاع 6 تا8 متر بابعاد 230*220متر میلیونها تن سنگ لازم بوده است که باین مکان آورده شود و اینکار با ایمان شخص بستگی داشته است و دور نیست که گروهها و دسته ها و خانواده ها چنین مصالحی را حمل نموده و علامات خانوادگی خودرا که نمودار کارکرد آنها بوده است بر سنگها نقش نموده اند. در دوره ساسانی تنها بر سنگهای حجاری نام خانوادگی نوشته شده است.که حاکی از علامات و اسامی حجاران بوده است. در حالیکه در ایندوره کمتر نمونه ای دیده شده است که بر حجاریها چنین علاماتی نقش شده باشد و عموما قلوه ها و لاشه ها دارای چنین نشانه هایی ست.

چون بیشتر نقوشیکه بدست آمده القاء ماهی و آب و لنگر کشتی است، و ماهی و آب مظاهر الهه ناهید میباشند بدنیست بافسانه ها و پندارهایی که بین ساکنان کنگاور جاریست توجه شود، این پندارها گهگاه از زبان مردم سالخورده و جهاندیده این سامان شنیده شد که نشان از «حمام بلوری» در دل تپه میدادند که در آن «حوضی از طلا» و در «آب ذلال» آن «ماهیهای طلایی» وجود دارند و فعالیت حفاری ما را نیز کوششی در جهت یافتن این حمام بلور و حوض طلا و ماهیهایش میدانستند و بدنبال شایعه سازیها شنیده شد که میگویند«انار طلا» و «ماهی طلا» کشف کرده ایم و میدانیم ارتباطی بین آناهیتا با انار و ماهی وجود دارد که هر دو مظهر ناهید میباشند و بطور یقین ساکنان فعلی کنگاور و تپه آناهیتا که از بازماندگان سلف خود هستند سینه بسینه افسانه ها و داستانهایی را که با محل ناهید و این معبد پیوند داشته را دورانهای بس قدیم  ضبط و منتقل کرده اند، البته این شایعات و پندارها قبل از پیدا شدن نقوش فراوان ماهی و آب و لنگر کشتی نیز جریان داشت.

نتیجه:

معبد آناهیتا که فعلا بطور دقیق مگر از نوشته مورخان قدیمی و باستان شناسان غربی نمیدانیم معبد و یا قصر است. بنا بگفته دانشمندان ایرانشناس نیز نمیتواند مربوط بعصر سلوکی باشد، چه دارای عوامل ایرانی است:

1- از قبیل پلکان دوطرفه در جنوب بنا(مدخل) که صد در صد ایرانی است و بنا بگفته جیمز فرگوسن نظیرش (در تخت جمشید) در تمام عالم دیده نشده است و همین عامل را در کوه خواجه سیستان در دوره پارتی داریم.

2-مورخان در برداشتهای اولیه تصورات خود را دخالت داده و این معبد را با «پالمیرا» مقایسه نموده اند. و اکنون شیار زمین بوسیله بیل و کلنگ حقایق مشهود را ورای حدس و گمان ها نشان داده است.

3-اختصاص شکل ستون و سرستون به فلان و یا بهمان سبک یونانی نمیتواند معیار درستی در عوامل سازنده باشد، زیرا که ما شکل این نوع ستون و سرستونسازی های حجاری را بر دهانه دخمه فخریکا در آذربایجان غربی بزمان مادها قبلا دیده و میشناسیم که تاریخ ساختمان آنها درست قبل و یا همزمان سبک «دری » در یونان است.

4-تاکنون در کاوشهای علمی که انجام شده . هیچگونه اثر و نشانه ای قبل از دوره پارتها (اشکانیان) بدست نیامده است و برای نمونه حتی به یک تکه سفال از دوره هلنی (یونانی) برخورد نشده است.

5-وجود طبقات منظم دوره اسلامی حاکی از وقایعی است که در این بنای عظیم اتفاق افتاده است، حفریات و بررسی های علمی که ادامه خواهد یافت در آینده هرچه بیشتر پرده از راز این وقایع خواهد گشود.

قسمتی از تاسیسات آجری مربوط بدوره سلجوقی در کنگاور معبد ناهید
16-قسمتی از تاسیسات آجری مربوط بدوره سلجوقی در کنگاور معبد ناهید

پانوشت ها

  1. Concobar – Isidore de Charax
  2. لسترنج مؤلف جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، ص203
  3. در فرهنگ نفیسی کنگ بفتح کاف سرشاخه درختان و بضم معنی امرد میدهد
  4. سفرنامه ابودلف، ولادیمیرمینورسکی ترجمه سیدابوالفضل طباطبائی ص64
  5. جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، تالیف لسترنج، از قول ابن رسته ص 167 – یاقوت جلد سوم 50، 169 و جلد چهارم 120،381 (ص203) .
  6. سنگهایی را که برای ساختن این محل آورده اند طبق تحقیقاتی که انجام گردید، از کوه چل مران واقع در دوکیلومتری کنگاور است، هم اکنون بین یکصد تا یکصدوپنجاه سنگ از قبیل ستون،سرستون و میان ستون نیمه حجاری در این محل بوده است.
  7. معجم البلدان  – جلد15 – ص363
  8. علاوه بر سرابها و چشمه هایی که درکنگاور و حول وحوش معبد آناهیتا جاریست از جمله سراب فش، بیشتر اراضی کنگاور از گاماسیاب نیز مشروب میشود. (گا=بزرگ- ماسی=ماهی-آب)سه جزء بمعنی رودخانه ماهیهای بزرگ است.
  9. آثارالبلاد و اخبارالعباد (ذکریابن محمدبن محمودالقزوینی ص 448).
  10. هنر ایران – تالیف آندره گدار ص63 تصویر 77 و 78 .
  11. کتاب تخت جمشید – تالیف اریخ اشمیت – زیرنویس ص37- نقل از ص 471 کتاب اومستد.
  12. تخت جمشید – تالیف اریخ اشمیت – ترجمه فریار ص37.
  13. دیولافوا – آکروپل شوش.
  14. Polybius
  15. پلیبوس نوشته، در مسافرت آنتیوخیس بهمدان، در معبد آناهیتا (آانا ) تزئینات به صورت ورقه و کاشیها و آجرهایی که از فلزات گرانبهاست وجود داشته است.
  16. Perse ancienne par Flandin et Coste
  17. پارت و ساسانی – تالیف رومن گیرشمن – فرانسه و انگلیسی.
  18. ایران از آغاز تا اسلام – تالیف گیرشمن – ترجمه دکتر محمد معین .
  19. کاوشهای علمی در معبد آناهیتا وسیله نگارنده در تابستان سال 47 با برنامه وزارت فرهنگ و هنر(اداره کل باستانشناسی )آغاز شد که سه ماه ادامه یافت. در سال 48 متوقف بود . مجددا در تابستان سال 49بمدت چهارماه ادامه یافت. طرح کاوش و احیاء این معبد باستانی از برنامه چهارم عمرانی کشور و کمک سازمان برنامه برخوردار بوده است و مقدمتا  مسئله خرید و تخریب و تسطیح 210 خانه و دکان برروی این معبد تاریخی پیش آمد که با اعتبار سازمان برنامه خریده شده و مشغول تخریب و تسطیح پابپای عملیات کاوش میباشد.
  20. ستونهای حجاری معبد ناهید از نظر فرم و اندازه با اندازهائیکه در حجاری های یونان عهد آرکائیک مرسوم بوده کاملا متفاوت است، استیل دوره یک مربوط به هنر معماری و مجسمه سازی یونان عهد آرکائیک است که نمونه بارز معماری آن معبد پوزئید و نیا میباشد که ارتفاع ستون چهار برابر قطر آنست و در عهدکلاسیک یا دوره طلائی یونان که بعصر فیدیاس معروف است(447 ق . م .) معبد پارتنون را می توان شاهد مثال آورد که ارتفاع ستون پنج برابر قطر آن میباشد، درحالیکه در کنگاور قطرستون و ارتفاع آن نسبت ¾ و قطر و ارتفاع سرستون و پایه ستون نسبت یک دوم دارند و این قواعد برخلاف سنت و نسبتهای ستون سازی یونان در عهود نامبرده بوده است .
  21. اندازه پلکان تخت جمشید عبارت است از : پهنا90/6 متر- بلندی 10سانتیمتر عمق 38 سانتیمتر – ص64تخت جمشید – تالیف اریخ اشمیت – ترجمه فریار .
  22. در ابتدای این گزارش از قول مورخان و جغرافیون تازی و پارسی گفته شد که بنای معبد آناهیتا را قصر اللصوص و قصر خسرو و غیره دانسته اند آثار دوره های اسلامی و ساسانی گویای فعل و انفعالاتی است که در این محل زمانها گذشته – فعلا بعلت قلت حفریات مرکزی نمیتوان دقیقا نتیجه گیری کرد.
    انشاءالله با وسعت حفریات کلیه این نظرات روشن خواهد گردید.
  23. دفن اموات هم امروز در صحن امامزاده ابراهیم در گوشه شمال غربی معبد ناهید معمول است.
  24. رجوع شود بمقاله نگارنده گزارش قبور پارتی مغان (آثار و بقایای دهکده های پارتی) شماره یکم سال دوم – ص28مجله بررسیهای تاریخی.
  25. پارچه با نقش خورشید(سواستیکا – گردونه خورشی) مکشوفه ا ز خمره های پارتی مغان در موزه ایران باستان موجود است. نقش سواستیکا بر بدنه سنگهای معبد آناهیتا بفراوانی بدست آمده است.
  26. رجوع  کنید بمقاله نگارنده آثار و بقایای دهکده هایی پارتی (مجله بررسیهای تاریخی) شماره یکم سال سوم.
  27.  ایران از آغاز تا اسلام – گیرشمن – ترجمه معین ص 271.
  28. ایران از آغاز تا اسلام – گیرشمن – ترجمه معین ص 271.

به نقل از سایت  انجمن مفاخر معماری ایران

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!