نقش فضاهای عمومی شهری در ارتقای سطح حضورپذیری زنان در محیط­های شهری به منظور جلوگیری از ایجاد فضاهای تک جنسیتی
نویسندگان   محمد مؤیدی 
 

 منتشر شده از : مقالات همایش زن،معماری و شهر 

چكيده

          فضاهاي عمومی  شهري به عنوان تجلي گاه كالبدي شهر مهمترین عرصه برقراری تعاملات اجتماعی و فعالیت­های داوطلبانه شهروندان فارغ از هر قشر، جنسیت و سنی محسوب می­شوند که در صدد پاسخگویی به نيازهاي روانی و اجتماعي انسان­ها برآمده است. لذا ضرورت دارد این دسته از فضاها با ایجاد بسترهاي لازم، تأمين خدمات مورد نياز بهره­گیرندگان از محیط را فراهم و شرايطي را مهیا نماید تا فارغ از نوع جنسیت شهروندان فعالیت­ها و تعاملات اجتماعی در آن­ها تحقق و به وقوع بپیوندد. در ايران به دلايل مختلف اجتماعي، فرهنگي، سياسی و … عمدتا فضاهاي عمومی شهري جنبه­ای مردان داشته و به مرور زمان حضور فعال و هدفمند زنان در آن­ها کاهش یافته است، تا جایی که برخی از این فضاها به دلیل فقدان برنامه­ریزی عملکردی مناسب و عدم توجه به نیازهای زنان، توجهی به مشكلات و مسائل مربوط به زنان نظير نیاز به فضایی برای خود شکوفایی و ارائه توانمندی­های فردی، برقراری پيوند میان كار، خانواده و فعالیت­های اجتماعی صورت نگرفته و در مقابل بر سطح محیط­های ناامن شهری افزوده شده است. از این­رو براساس مطالعات صورت گرفته، امروزه فضاهاي نامناسب شهري، فضاهاي بي دفاع، محلات ناامن و ایجاد شهرهايي با معماري صرفاً مردانه به عنوان مهمترین عوامل تهديدكننده امنيت شهري و كاهش دهنده مشاركت اجتماعي زنان که بخش مهمي از ساکنان یک شهر، به شمار می­آید. لذا توجه به مسأله تأمین امنیت و فراتر از آن ایجاد احساس امنیت در تمامی ابعاد از مهمترین و ضروری­ترین اقداماتی است که لازم است در برنامه­ریزی و طراحی محیط­های مصنوع شهری مورد توجه معماران و شهرسازان قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان­دهنده آن است که طراحی مطلوب محیط زیست انسانی و در نظر گرفتن عوامل مؤثر در ارتقای سطح کیفیت آن، علاوه برآن­که بهداشت جسمی، روحی و اجتماعی انسان را تأمین می­کند، بلکه زمینه حضورپذیری زنان را همانند مردان در محیط افزایش خواهد بخشید. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی و تقویت ویژگی­های فضاهای عمومی شهری در افزایش سطح حضور پذیری زنان، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و انجام مطالعات کتابخانه­ای انجام شده است. این پژوهش ابتدا با مروری بر مفاهیم فضای عمومی شهری و زنان، امنیت و امنیت اجتماعی به بررسی و تبیین محدودیت­های زنان در فضاهای عمومی شهری و همچنین ویژگی­هایی که  این دسته از فضاها برای ایجاد امنیت به منظور حضور زنان لازم است از آن برخوردار باشند می­پردازد و در نهایت پیشنهادات و راهکارهای مناسبی را به منظور ارتقای امنیت زنان در فضای عمومی شهری برای افزایش سطح حضور آنان ارائه می­دهد.

            واژه های کلیدی: فضاهای عمومی شهری، زنان، حضورپذیری، امنیت.

 

– مقدمه

امروزه یکی از محورهای اصلی مورد توجه طراحی شهری و برنامه ریزی شهری پردازش به عدالت جنسیتی در طراحی فضاهای شهری است. بحث فضای شهری، از دغدغه های بسیار پر جاذبه ای در حیطه شهرسازی است که بسیاری از اندیشمندان این رشته را به سوی خود جذب نموده و توجه آنان را به خود معطوف داشته است. در طول تاریخ، همواره تصور بشر و به تبع آن تعریف وی از فضا و فضای شهری دچار تغییرات شگرفی گشته است . فضای شهری نه فقط با فرم بلکه با محتوا نیز تعریف می گردد.. امروزه اساساً فضای شهری با بعدی اجتماعی و جدای از تعریف فضای صرف شناخته می شود و نیروهای محتوایی را که تداوم بخش زندگی و پویایی فضای شهری هستند را در بر میگیرد؛ نیروهایی که به سبب جنبش های اجتماعی جامعه به خلق فضای شهری منجر می شوند. در این میان منطقاً توجه به نقش و جايگاه زنان بعنوان نيمي از جمعيت انساني جوامع، در فضاهای شهری حائز اهمیت می باشد.

نیاز به امنیت یکی از نیازهای اصلی انسان هاست. افرادی مانند مازلو و هرزبرگ، بعد از نیازهای زیستی، نیاز به امنیت را در جوامع انسانی در اولویت قرار داده اند. اهمیت نیاز به ایمنی و اطمینان و احساس امنیت در حدی است که برای حفظ تعادل در جامعه، امری واجب تلقی می شود.(سفیری،1387) از طرفی دیگر، امنيت اجتماعي به قلمروهايي از حريم افراد مربوط مي شود كه در ارتباط با ديگر افراد جامعه ، سازمانها و دولت مي باشد . اكثر افراد جامعه به طور مستمر و در طول زندگي روزمره با اين قلمروها روبرو مي شوند و زندگي آنها مستلزم ارتباط در اين قلمروهاست. امنيت اجتماعي توانايي جامعه در دفاع از خصوصيات و ويژگيهاي اساسي خود در برابر تغييرات و تهديدات واقعي و احتمالي است)زنجانی زاده اعزازی، 1380). امروزه از آنجاییکه زنان همپاي مردان به كار و فعاليت پرداخته و در زمان هاي بسيار، بيشترين وقت خويش را در خارج از خانه مي گذرانند، در نتيجه امكان مواجهه با آسيب هاي اجتماعي براي آنان افزايش يافته است. از اينرو چنين به نظر مي رسد كه بحث امنيت اجتماعي زنان بيش از پيش اهميت يافته و به واسطه پايين بودن ميزان امنيت زنان نسبت به مردان، جدي تر مورد بحث قرار مي گيرد. بر اساس يافته هاي تحقيقات مختلف، احساس ناامني زنان معمولاً در كلان شهرها كه حلقه تعاملات اجتماعي گسترده تر است نسبت به شهرهاي كوچكتر كه بافتهاي سنتي و هنجارهاي اجتماعي محدوديت كافي را براي مقابله با ناامني ايجاد مي نمايند، محسوس تر است (احمدی و اسماعیلی، 1389). در چنين شرايطي و با توجه به اينكه فضاهای شهری یکی از عناصر اصلی شهر بوده و به نوعی عرصه های همگانی با حضورپذیری بالا می باشند، مي توان عنوان نمود كه احساس امنيت زنان در اين فضاها به عنوان يك مسأله اجتماعي تلقي شده و نياز به بررسي و برنامه ریزی دارد. در این مقاله سعی بر آن است تا به منظور ارتقای کیفیت طراحی فضاهای شهری به بررسی امنیت زنان و حضور پذیری امن آنان در فضای شهری پرداخته شود.

2- مبانی نظری و پیشینه تحقیق

در دوران پیدایش شهرسازی مدرن، در آغاز قرن بیستم، زنان نقش موثری در فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری نداشتند ولی در حدود دهه 1960 در بستر گسترش انتقادهای شهرسازی مدرن و همراه با رشد جنبش های زنان موضوع رابطه جنسیت و شهر به یک گفتمان جدید در اروپا و امریکا تبدیل شد. از دهه 1980 جنبش راستین فمنیسم شکل گرفت که بنیادی ترین  هدف این جنبش ایجاد جهانی بود که نه تنها برای بعضی از زنان، بلکه برای همه آنان و نه فقط برای زنان بلکه برای مردان نیز جای بهتری باشد.(اسماعیلی، 1386 ، 82) شاید بتوان گفت پیشینه توجه به مسائل زنان در دو بعد بستر تاریخی(جریان های اجتماعی) و بستر کالبدی قابل تقسیم بندی می باشدکه در ابتدا معطوف به جریان های اجتماعی بوده و بعدها به شکل اقدامات عملی درآمده است. جدول شماره (1) به تفصیل گویای این تقسیم بندی ها می باشد.

 

جدول (1)- بررسی رویدادهای مهم پیرامون زنان

رویدادهای مهم
بستر تاریخی(جریان های اجتماعی) 1- موج اول فمنیسم: تمرکز بر برابری .که در اواخر قرن 18 آغاز گردید. و در اواخر قرن 19 به بار نشست. اولین موضوع کلیدی پدیدار شده در بحث فمنیسم ” بحث تساوی حقوق” بود. و هدف اصلی آن ایستادگی در مقابل نابرابری قانونی،مردسالاری، تابعیت تحمیلی زنان توسط مردان را مطالبه می نمود.

2- موج دوم فمنیسم: تمرکز بر تفاوت . این موج در اواخر دهه های 1960 و 1970 در حیطه مباحث اجتماعی شکل گرفت.

بستر کالبدی –  در نیمه های قرن 17 میلادی محققان آمریکایی تحقیق بر روی رابطه میان زنان و محیط شهری را آغاز نمودند.

–  در قرن 18 و 19 میلادی فعالیت های شهری و بحث شرکت زنان در این فعالیت ها مطرح گردید.

–   در قرن 20 اقدامات عملی فراوانی در حیطه موضوع زنان و شهر انجام گرفت :

1993: اولین سند راهنمای طراحی شهری معطوف به زنان شکل گرفت. این سند با نام ” زنان در محیط مصنوع” به وسیله انجمن مشاور زنان تاسمانیا تهیه شد و به موضوع طبیعت جامعه و تغییر نقش زنان پرداخت.

1995: برگزاری چهارمین کنفرانس جهانی زنان که در پکن برگزار .که تمرکز اصلی آن بر پیشرفت و توانمندسازی حوزه هایی مانند حقوق بشر و زنان، زنان و فقر و… بود.

1996:  برگزاری کنفرانس سازمان ملل با موضوع سکونتگاه های بشر در استامبول. که مانیفست آن بدین شرح است: موافقت با هر فرصتی برای دسترسی کامل و مشارکت زنان در تصمیم سازی برای شهر و مهیا کردن آنچه که برای توزیع منصفانه قدرت ضروری است. همچنین بر اقدامات عملی برخورداری از منابع و شرکت در اقدامات حکومتی و دولتی و به دست گرفتن قدرت محلی و شهری تأکید نمود.

1997: سازمان ملل متحد در این سال به منظور ارتقای مشارکت زنان در حفاظت از محیط زیست، ضرورت مورد توجه قرار دادن نگرش جنسیتی در تمامی برنامه ها و سیاستهای زیست محیطی را پیشنهاد نمود.

2000: برگزاری بیست و سومین اجلاس ویژه مجمع عمومی سازمان ملل ، با شعار” تساوی جنسیتی، توسعه و صلح برای قرن 21″.

2001: برگزاری کنفرانی (استامبول+5) در نیویورک با محوریت فرایند حرکت به سمت عدالت جنسیتی

2010: کنفرانس دسترسی زنان به حقوق اقتصادی- نهاد تحقیقاتی حقوق زنان و اطفال در سال 2010 به کمک مالی UN WOMEN پروژه یی را برای بهبود حقوق اقتصادی آغاز نمود.

(محمدی،1387) و مطالعات نگارندگان

2-1- زنان و شهر

زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان که باید بهره مند از حقوق شهروندی به عنوان شهروند کامل باشند، لازم است در فضای شهری حضور یابند و هم اکنون ضرورت حضور آنان از سوی همگان پذیرفته شده است. بنابراین باید شناخت و درک نیازهای زنان از یک طرف و ایجاد حقوق مدنی و قانونی در رابطه با حضور آنها در فضای شهری به عنوان مهمترین اصل در طراحی و برنامه ریزی فضاهای عمومی شهری فارغ از بی عدالتی های جنسیتی و فضاهایی برای لذت تمام گروه های استفاده کننده مورد توجه قرار گیرد (محمدی، 1388،69) زنان بر ارتباط با مردم و سایرین بیشتر از انجام وظایف تأکید دارند و برای آن ارزش قائل هستند. چنین تفاوت های جنسیتی در نگرش های آنها از این ایده نشأت می گیرد که ارتباط زنان با جهان نوعی از ارتباط و اتصال است در حالیکه مردان بر جدایی روابط تأکید دارند. (franck,2002:349) از جمله مهمترین رویکردها و جنبش های جهانی موثر بر حضور زنان در شهر در دهه های اخیر به شرح زیر می باشد.

  • رویکرد فمینیستی

در دهه­های 1960 تا 1990 در تاریخ معاصر نقاط عطف جنبشهای فمینیستی می باشد. در این سالها مهمترین خواسته این جنبش برابری حقوقی، سیاسی و اقتصادی بود که تا حد زیادی تحت تأثیر تئوری های فمینیسم پست پوزیتیویستی در اواخر دهه 1990 بوده است. (اسماعیلی، 1386، 82) فمینیستها عقیده دارند اگرچه احتمال دارد تفاوت های جنسیتی مبتنی بر تفاوتهای فیزیکی باشد اما اینکه هر جنسیتی چگونه رفتار می کند، محصول اجتماع است.

  • رویکرد توسعه پایدار

اگرچه جنبش توسعه پایدار و جنبش زنان با انگیزه ها و روش های متفاوت و جدا از یکدیگر در دهه 1980 در جهان رو به گسترش نهاد اما سرانجام در موضوعات مهم و مشترکی مانند حفاظت کره زمین، توسعه عدالت اجتماعی و مشارکت به همفکری و همگامی رسیدند. در واقع روند رویدادهای جهانی نشان داد که هرگونه توسعه پایدار بدون دخالت فعال نیمی از بشریت یعنی زنان، تلاش بی حاصلی است و نیز هرگونه مبارزه برای تبعیض از زنان بدون مشارکت خلاق زنان و مردان در فرایند توسعه اقتصادی-اجتماعی کشورها راه به جایی نخواهد برد. بر همین اساس در کنفرانس سازمان ملل متحد درباره ” زنان، عدالت، برابری و صلح” نقش مشارکت زنان در مدیریت زیست بوم ملی و بین المللی مورد تأکید قرار گرفت و راهبردهای آینده نگر به دولتها پیشنهاد گردید. به طور خلاصه در سال­های اخیر با تأثیرپذیری از جنبش های فمنیسم و توسعه پایدار تحولات تازه ای در عرضه شهرسازی به ظهور رسیده که با افزایش نقش زنان در شهر همراه بوده است که به شرح زیر می باشد:

  • رشد آگاهی عمومی از کمبودها و محدودیت های شهر برای زنان.
  • افزایش تعداد زنان تحصیل کرده در رشته های برنامه ریزی و طراحی شهری .
  • افزایش نقش زنان در حرفه های شهرسازی، محیط زیست و مدیریت شهری.
  • افزایش انتشارات و پژوهش های شهری توسط زنان.
  • افزایش تشکلهای زنان در مسائل شهری و محیط زیست (مهدیزاده،1387)
  • افزایش مشارکت زنان در مدیریت شهری با حضور در شورایاری ها و نهادهای مدنی و محلی.

2-2- فضای عمومی شهری

فضاي شهري محلي براي برخوردهاي اجتماعي و برقراري روابط اجتماعي است. تجربه و درك استفاده از فضاهاي شهري تحت تاثير عوامل متعددي قرار دارند. سن، جنسيت، فرهنگ ، طبقه اجتماعي و … از جمله عوامل موثر بر تجربه استفاده از فضاي شهري است. فضاهاي شهري بايد عدالت را در دسترسي و تامين خدمات مورد نياز استفاده كنندگان فراهم سازد. در واقع نبايد فراموش كرد كه همه استفاده كنندگان از فضا حق دارند از آن لذت ببرند، نيازهاي اجتماعي خود را در آن برآورده ساخته و همچنين حس جمعي بودن را در محيط تجربه نمايند.

تقريبا بيشتر فضاهاي شهري ما به طور ناخودآگاه انحصاري شده اند. يعني تقريبا قشر اصلي استفاده كنندگان از فضا در حقيقت اكثرا مردان جوان تا ميانسال و سالمند فرض مي شوند و قشر زيادي كه ميتوانند به سرزندگي فضاهاي شهري كمك كنند،شامل زنان، کودکان و سالخوردگان و غيره جزو گروههاي ويژه تلقي مي شوند و متاسفانه همين تلقي ويژه از آنها باعث مي­شود به عنوان يك عضو اصلي و محوري به حساب نيايند.

بنابراین به طور کلی همانگونه که فضاهای شهری می توانند با برنامه ریزی و طرح ریزی صحیح محل بروز و نمود فضایل انسانی باشند، از جهت دیگر نیز می توانند از طریق رهاشدگی و برنامه ریزی های نادرست و ساده انگارانه به مکان بروز انواع جرایم شهری تبدیل گردند. فضاهای بی دفاع شهری اصطلاح دیگری است که نیاز به تعریف دارد و اینگونه می توان گفت که عبارت است از ” فضاهای شهری که نسبت به سایر فضاها قابلیت بیشتری برای وقوع جرایم و تخلفات و اعمال نابهنجار دارند”(مظلوم خراسانی، اسمعیلی، 1389) همچنین در جدول شماره(2) دیدگاه­های نظریه پردازان در حوزه فضاهای عمومی شهری مورد اشاره قرار گرفته است.

جدول (2)- بررسی دیدگاه نظریه پردازان در مورد فضای شهری

نظریه پردازان دیدگاه های مطرح
کوین لینچ فضاي شهري فضايي است كه به همه مردم اجازه مي دهد كه به آن دسترسي داشته باشند و در آن فعاليت کنند.”در اين فضا فرصت آن وجود دارد كه برخي مرزهاي اجتماعي شكسته شوند و برخوردهاي از پيش تدوين نيافته به وقوع پيوندند و افراد در يك محيط اجتماعي جديد با هم اختلاط يابند.”(لینچ، 1381)
راجرز فضاي شهري، بخش هايي از بافت شهري است كه عموم مردم به آن دسترس ي فيزيك ي و بصري دارند و بستري است براي فعاليت هاي انساني و برقراري تعاملات اجتماعي. به عنوان مثال خيابان ها، ميادين و ساير مسيرهايي كه ديگران حق عبور از آنها را دارند و ساير فضاهايي كه دسترسي مردم در آن آزاد بوده و واسطه اي بر اي برقرا ري ارتباط با افراد جديد و كساني است كه مي شناسيم يا نم يشناسيم، فضاهاي شهري محسوب مي شوند. (Rogers, 2003: 118)
پاکزاد فضاهای شهری بخشی از فضاهای باز و عمومی شهرها هستند که به نوعی تبلور ماهیت زندگی جمعی می باشند یعنی جایی که شهروندان در آن حضور دارند( پاکزاد، 1384)
گوردن کالن در مورد فضای شهری به جز عناصر اصلی تشکیل دهنده آن یعنی میدان و خیابان عنصری دیگر تحت عنوان (( منظر شهری )) مطرح شد.

2- (( منظر شهری )) هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختمانی به مجموعه ساختمان ها ، خیابان ها و مکان هایی است که محیط شهری را می سازند.(کالن ، 1382)

زوکر زوکر اعتقاد  دارد، فضای شهری ساختاری است سازمان یافته، آراسته و واجد نظم، به صورت کالبدی برای فعالیت های انسانی که بر قواعد معین و روشنی استوار است.این نکته درخور توجه است که هرگونه فضایی را در شهر نمی توان فضای شهری دانست ، بلکه ارتباطات ویژه بصری و حرکتی در فضایی با خصوصیات ویژه ، لازمه فضای شهری است و در غیر این صورت حفره ای بیش میان ساختمان ها نخواهیم داشت.(توسلی، 1371)

 

2-3- فضای عمومی شهری و زنان

امروزه یکی از محورهای اصلی مورد توجه شهرسازان عدالت جنسیتی در طراحی فضاهای شهری است. لیوبت (1968) می گوید :” دیگر نمی توان مسأله جنسیت را در برنامه ریزی نادیده گرفت.” کوپر مارکوس سرکبسیان (1986) نیز در مورد اهمیت در نظر گرفتن مسأله جنسیت در برنامه ریزی اشاره نموده است. در برنامه ریزی طراحی با توجه به عدالت جنسیتی (GMUD) محورهای اصلی مورد بررسی به قرار زیرند:

  • تنوع و انعطاف عملکرد
  • وجود انتخاب در امر انجام امور اجتماعی
  • طراحی فضا برای برقراری ارتباط و تعامل اجتماعی
  • آشتی دوباره بین حرفه و کار به صورت خانوادگی
  • امنیت (شفافیت و اشراف بصری به فضاها- تعیین و طراحی راه های روزو شب، طراحی راه های فرار، نورپردازی کافی و احتراز از راه های عبور تونل مانند).
  • پایداری و مسأله حفظ منابع طبیعی.
  • مشارکت

2-4- فعاليت هاي شهري و زنان

        فعاليت هاي شهري تبلوري از نحوه واگذاري زمين به كاربري هاي گونا گون در يك شهر است كه به همراه فضا هاي شهري و شبكه دسترسي ها سه ركن اصلي حوزه كالبدي – فضايي شهرها را شكل مي دهند . امروزه با تغييرات روش زندگي و نظام روابط انساني ، زندگي زنان اجتماع نيز دستخوش تغييرات عمده اي شده است به طوري كه در تقسيم وظايف و شكل انجام آنها نيز شاهد دگرگوني هستيم . در اين سير تغييرات ، زنان به عنوان هسته اصلي تشكيل دهنده خانواده وظايف ديگري را به جز خانه داري و تربيت فرزندان به عهده گرفته اند كه جايگاه حساس و اثر گذارشان را در اجتماع بيش از پيش مهم جلوه مي دهد . بر آورده شدن بسياري از نياز هاي زنان در اجتماع به محيط كاري و سهولت برخورداري از امكانات مورد نياز شان باز مي گردد كه ضرورت توجه به توزيع فضايي و كميت و كيفيت تخصيص فعاليت ها در شهر را مورد هدف قرار مي دهد ( فصلنامه تحليلي پژوهشي علوم اجتماعي ، 1387 ، 34 ) . به طور منطقي زنان با توجه به نقش هايي كه در خانه و خانواده برعهده آنهاست ، وقت كمتري براي تنظيم و انجام همه آنها ، در اختيار دارند ، از اين رو نيازمند سهولت بر خورداري از مراكز خريد (نزديك محل سكونت يا كار ) ، آموزشي ( نزديك محل سكونت ) ، بهداشتي – درماني (نزديك محل سكونت) و… هستند . در اين بين توزيع عادلانه و هدفمند فعاليت ها ي شهري علاوه بر اين كه براي تمامي شهروندان كيفيت برخورداري مناسب تري از خدمات را فراهم مي كند ، فشار وارده بر گروه زنان را نيز كاهش مي دهد .

2-5- از امنیت تا امنیت اجتماعی

2-5-1-تعریف امنیت

امنیت از ریشه امن، در لغت به معنای آرامش و اطمینان پس از ترس، ایمنی، خاطر جمع بودن و متضاد ترس است؛ و در اصطلاح به برطرف شدن ترس و پدیدآمدن حالت آرامش خاطر و اطمینان نفس اطلاق می گردد.(سفیری، 1387) براساس تئوری نیازها در هرم مازلو (1968) امنیت یکی از نیازهای ضروری و پایه ای برای تعالی انسان است. درست شبیه نیازهای فیزیولوژیک انسان که برای تداوم حیات ضروری است، ارتقای این مؤلفه بر سعادت و سلامت انسان ها و در نتیجه بر جامعه تأثیری مستقیم می گذارد (گزارش سازمان بهداشت جهانی1998) (رفیعیان، 1388) «مونتسکیو» نیز به مفهوم صلح و امنیت عقیده دارد ،چون امنیت را نتیجه صلح و وصلح را اولین قانون طبیعت می داند،وبنابراین بزرگ ترین اصل در قانون های بشری را ایجاد امنیت تصور می کند که در این تعریف ،مقصود از امنیتی که حکومت بایستی برای مردم فراهم کند،تنها حفظ حیات نیست بلکه تامین آزادی های اجتماعی و مدنی نیز می باشد. .(بمانیان،محمودی نژاد،1388، 23)

در مجموع عموماً برای تبیین مفهوم نظری امنیت دو بعد متمایز ذکر می کنند: اول بعد عینی آن است که با پارامترهای عینی محیطی و رفتاری ارزیابی می شود و دوم بعد ذهنی که براساس احساس امنیت از جمع درک می شود. هر دو بعد می توانند بر یکدیگر تأثیر مثبت یا منفی بگذارند. بنابراین لازم است که به این دو بعد باهم توجه کنیم تا امنیت عمومی ارتقاء یابد (گزارش سازمان بهداشت جهانی 1998)جیکوبز (1961) نیز به نوبه خود به مسأله امنیت در رابطه با مسایل اجتماعی می پردازد. از نظر وی افزایش تعاملات اجتماعی بر امنیت یک محیط موفق می افزاید.

2-5-2- تعریف امنیت اجتماعی

امنيت اجتماعي در تعريف كلي عبارت است از تضمين پاسداري از جامعه در برابر خطرها، تهديدات و ايجاد فرصت ها منظور ارتقا و بهينه سازي جامعه (نویدنیا؛ 1382،11) به عبارتی دیگر، مراد از امنیت اجتماعی این است که هر فردی در محل زندگی خود و اجتماع، احساس آرامش و آسایش نماید و با اطمینان خاطر و به دور از هرگونه نگرانی به زندگی خود مشغول باشد. این فضای امن، نیازمند شرایطی است که برای حصول آن مدیریت شهری می بایست نیازهای شهروندان را براساس سازماندهی و تشکیلات معین برآورده سازد. بخشی از این فعالیت ها توسط سازمان های دولتی انجام می شود و بخشی دیگر از آن با مشارکت مردم در ایجاد فضای امن حاصل خواهد شد (سفیری، 1387). يكي از مباحث مورد توجه در امنيت اجتماعي، همبستگي ميان افراد جامعه است(علینقی،1381،329) يكي از مباحثي كه مي بايست در زمينه امنيت اجتماعي به آن توجه كرد، نقش مشاركت در امنيت است (خوشفر،1382 ،262) براي ايجاد همكاري هايي كه به مشاركت در سطح جامعه مي انجامند، نهادهاي عمومي و مردمي بايد تعاملات و روابط خود را با افراد جامعه افزايش دهند(شاکری، 1381، 72).

2-5-2-1- احساس امنیت اجتماعی

احساس امنيت اجتماعي به فقدان هراس از اينكه ارزشهاي انساني مورد حمله قرار گيرد يا به مخاطره نيفتد و به نبود هراس و بيم نسبت به حقوق و آزادي هاي مشروع است .اين مفهوم به اين نكته توجه دارد كه زنان چه مقدار احساس آرامش خاطر و آرامش قلب دارند كه حقوق آنان رعايت مي شود و به طور نسبي، احتمالاً مورد حمله قرار مي گيرند.(زنجانی زاده اعزازی، 1380) به طور کلی در تعریف این مفهوم می توان گفت احساس امنیت اجتماعی عبارت است از میزان آرامش خاطر ذهنی و روانی زنان در مورد اینکه در زندگی روزمره خود در برابر خطرات احتمالی و مزاحمت دیگر افراد جامعه مصونیت دارند.

 

3-ویژگی های فضای اجتماعی امن در فضای شهری

یک فضای امن در شهر برای شهروندان در صورتی تحقق می پذیرد که آنان از 4 ویژگی الگوی زیر برخوردار باشند:

  • فعالیت و بهره­وری­ها: مردم تقاضا دارند که از شرایط محیطی و امکانات آن برای فعالیت های خود استفاده نمایند.فضای خالی از فعالیت نیاز به امنیت ندارد. اگر مردم در فضای اجتماعی امنیت لازم را برای فعالیت هایشان احساس نکنند از حضور در فضاهای اجتماعی امتناع می ورزند.
  • قابلیت دسترسی و ارتباطات: یکی از مقیاس های ارزیابی محیط امن، قابلیت دسترسی به امکانات موجود در فضاهای شهری می باشد.مانند وسایل حمل و نقل، فضای مناسب پارک ها، فروشگاه ها، مکان های ارائه خدمات به شهروندان اعم از شهرداری ها، مراکز آموزش و پرورش، مکان های مذهبی و… .
  • راحت بودن و احساس آرامش: احساس راحتی و آرامش فضای شهری برای شهرمدان یکی دیگر از ویژگی های یک محیط اجتماعی موفق است. افراد ضمن آنکه راحت بودن این فضاها را مشاهده می کنند، تصویر ذهنی خوشایندی از آن دارند.
  • وجود روابط اجتماعی: مردم نیاز دارند که در ارتباط اجتماعی خود با دوستان و خویشان، احساس امنیت نمایند. آنان در تعاملات اجتماعی روزمره خود نیازمند فضای ی مناسب می باشند تا بهتر بتوانند در شبکه روابط اجتماعی فعال شوند.

نمودار شماره1- ویژگی های فضای امن شهری (project for public spaces,2002)

w

کارمونا (2003) معتقد است که دو راه عمده برای جلوگیری از جرم و جنایت و در نتیجه ایجاد امنیت در فضا وجود دارد: یکی تغییر در وضعیت و موقعیت مکانی و دیگر کم کردن انگیزه افراد برای ارتکاب جرم. در زمینه متدهای ارزیابی امنیت فضاهای شهری تجارب زیادی در هند، استرالیا، کانادا، انگلستان و ایرلند صورت گرفته است که در آنها با استفاده از مشارکت مردم به ارزیابی مسأله امنیت فضاهای گوناگون پرداخته شده است.

 

4-دستیابی فضاهای عمومی  شهری امن برای زنان

به طور کلی تأمین ایمنی و امنیت زنان در فضاهای عمومی به میزان حضور آنان در فضا اثر می گذارد. این ایمنی و امنیت با بررسی عواملی چون کیفیت تعاملات اجتماعی در محیط، نوع کاربری ها، تنوع فعالیت ها در محیط، شیوه های مختلف دسترسی به محیط و همچنین قابلیت تجسم فضا و ادراک ذهنی شهروندان از محیط مربوط می باشد، که هریک از این عوامل می تواند به طور جداگانه ای در فضاهای شهری با شاخص های خود اندازه گیری شده و کیفیت فضای شهری را از نقطه نظر دارا بودن پتانسیل حضور مردم به خصوص زنان در محیط به نمایش بگذارند.

4-1- بررسی محدودیت های زنان در فضاهای شهری امروز

گرچه نیازهای گروه­های اجتماعی مختلف در کشورهای مختلف شباهت های زیادی باهم دارند ، اما موانع پیش روی طراحی شهری با هم متفاوتند. برای روشن شدن مشکلات شهرسازی ایران در ارتباط با نیازهای زنان ، به بیان نظریات شهرسازان زن ایرانی در این زمینه پرداخته می­شود.

دکتر گیتی اعتماد استادیار دانشگاه شهید بهشتی در این زمینه می گوید : ” مسلماً در فضاهای شهری امروزه ، به زنان مشکلات بیشتری نسبت به مردان تحمیل می شود، به طور مثال زنان نمی توانند به طور آزادانه به هر فضایی وارد بشوند و یا از هر فضایی استفاده کنند؛ چه پارک ها و چه مکانهای ورزشی، به خاطر برخی مسائل زنان از فضاهای عمومی ورزشی نمی توانند استفاده کنند و حتما فضا باید سرپوشیده باشد، البته در برخی جاها پارک هایی برای استفاده اختصاصی زنان طراحی کرده اند، ولی این رویکرد به هیچ وجه جوابگوی نیازهای زنان نیست و منجر به ایجاد جزیره ای زنانه در اقیانوسی مردانه خواهد شدکه نمی تواند پاسخ گوی مناسبی به نیاز به تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری باشد.”

دکتر لادن اعتضادی معمار و استاد رشته شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی می گوید: “مشکل فقط در زمینه زنان نیست ، شهرهای و فضاهای شهری برای همه مشکل سازند ، مثلا مسئله پیاده در شهر معضلی است که دیده نشده ، یعنی ما یک مسیر راحت پیاده نداریم ، چه برای زنان چه برای گروه های آسیب پذیر”.

در شرایط اجتماع ما، زنان با محدودیت های گوناگونی مواجه اندکه برخی از آنها را می توان به شرح زیر برشمرد :

–   امکان اشتغال زنان بسیار محدودتر از مردان است . آنها حوزه های محدودتری برای کاریابی دارند، در حال حاضر مشاغل فنی بیشتر حوزه تخصصی مردان است ، اما زنان حتی در شرایط شغلی برابر دستمزد کمتری نسبت به مردان دریافت می­کنند.

–   آنها به دلیل تفاوت در نوع برخورد با مسائل و درک عاطفی متفاوت ، موضوعات اجتماعی را از دیدگاهی دیگر مورد بررسی قرار می دهند و قادرند به نوبه خود به عنوان عضوی فعال در اجتماع عمل کنند ، لیکن به دلیل محدودیت های فرهنگی و اعتماد به نفس پایین تر ناشی از آن ، عموما امکان مشارکت برابر برای حل مسائل اجتماعی را نمی یابند و برای ایجاد امکان مشارکت مناسب باید انرژی زیادی صرف کنند.

–  زنان چه به دلیل مسائل فرهنگی ویا عدم احساس امنیت ، ساعات محدودتری را می توانند در بیرون از خانه سپری کنند و همین خود یکی از محدودیت های جدی برای فعالیت اجتماعی و حضور آنان در فضاهای شهری است.

–   زنان علاوه بر مسئولیت های فردی و اجتماعی خود در چهارچوب مسئولیت های خانوادگی عموما مسئولیت مراقبت از کودکان ، حمایت از آنان در ورود به اجتماع و فعالیت های روزمره شان را نیز عهده دار هستند . این مسئولیت محدودیت زیادی برای فعالیت و حضور زنان در اجتماع به دنبال دارد ، سرعت حرکت آنها را کند و دایره حرکتشان را کوچک می کند و از نظر زمانی نیز محدودیت های زیادی بر آنها تحمیل می کند.

–  به علت نبود شبکه های دسترسی مناسب اعم از شبکه های حمل ونقل عمومی و پیاده راه های خوب و متناسب با نیاز زنان با توجه به فعالیت چندبعدی و روزمره آنان ، تسهیلات کافی برایشان وجود ندارد . حتی در اتوبوس ها و خطوط مترو که تفکیک جنسیتی صورت گرفته است ؛ گنجایش مکان در نظر گرفته شده برای زنان متناسب با حجم بهره برداران نیست و تفکیک تنها با فرض حضور اجتماعی و نیاز محدودتر زنان انجام شده است . این در حالی است که زنان در بیشتر اوقات روز برای استفاده از این شبکه ها تحت فشار شدید قرار دارند و در حالی که قسمت مردانه تنها در ساعات اوج صبح و بعد از ظهر با گنجایش کامل مورد استفاده قرار می گیرد. (فرخ سرشت، 1390)

 

6-راهکارهای پیشنهادی برنامه­ریزی برای ارتقای سطح امنیت زنان در فضای عمومی شهرها

مطالعات و  بررسی­های انجام گرفته نشان داده است که زنان خیلی بیشتر و گاهی دو برابر مردان در معرض جرم و آسیب قرار دارند و به همین دلیل بیش از نیمی از زنان مایل نیستند که پس از تاریکی از خانه خارج شوند. بنابراین ایجاد ایمنی بیشتر در شهرها در درجه اول مستلزم فراهم آوردن ایمنی برای زنان می باشد. بدین ترتیب راهکارهای پیشنهادی پژوهش حاضر در حیطه برنامه ریزی و طراحی شهری زنان به شرح زیر می باشد:

  • ضوابط منطقه بندی: منطقه بندی کاربری ها با تعیین مقررات استفاده از زمین یکی از موضوعات اصلی شهرسازی است که با مباحث نظری مختلفی همراه است. به نظر می رسد که رویکرد جدا کردن کاربری های اصلی مانند کار، مسکن یکی از عوامل موثر در خلوت کردن خیابانها و مراکز شهری در هنگام شب است. به همین دلیل ایجاد تنوع در فعالیتها و کاربری های مختلط علاوه بر کمک به ارتقاء سرزندگی و جذابیت فضاهای شهری می تواند به امنیت فضاها و جلب زنان وسایر گروه های آسیب پذیر به آنها کمک نماید.
  • طراحی شهرکها و مجتمع های مسکونی: بررسی ها نشان داده است که شیوه ساماندهی و طراحی کالبدی محلات و مجتمع های مسکونی نقش موثری در افزایش ایمنی و کاهش آسیب های اجتماعی آنها دارد. از جمله اقدامات در این زمینه می توان به ایجاد فضاهای فعال و پرجاذبه میان بلوکها و اطراف پارکینگ ها و توسعه فضاهای نیمه خصوصی اشاره کرد که باعث جلب علاقه ساکنان به حضور و حفاظت از آنها می گردد. همچنین راههای دسترسی باید به گونه ای طراحی شود که خوانا، روشن و قابل رویت باشد و در حد ممکن از ایجاد کنج های بن بست و کور پرهیز گردد.
  • طراحی فضاهای شهری: به منظور ارتقاء رفاه و امنیت زنان در فضاهای باز و عمومی الزاماً می بایست اقداماتی در جهت مناسب سازی روشنایی، فضاهای باز، پارکینگ ها، ساختمانهای تجاری، مراکز شهری، تقاطع ها، ایستگاههای مترو و قطار شهری، ایستگاههای اتوبوس، پیاده راهها و … انجام گیرد.
  • حمل و نقل عمومی: نتیجه پژوهش ها در مورد الگوی حمل و نقلی زنان نشان می دهد زنان برای رسیدگی به امور خانه و کودکان و همچنین برای رسیدن به محل کار مشتریان اصلی وسایل نقلیه عمومی هستند. به تعبیری دیگر، زنان بیشتر از مردان متکی به وسایل حمل و نقل عمومی و حرکت پیاده هستند. اما حمل و نقل عمومی با دو خطر اصلی روبرو است. نخستین مشکل ناشی از انتظار کشیدن مسافران در ایستگاههای دور و خلوت حمل ونقل عمومی اتوبوس ها ، مترو و قطار شهری می باشد که باعث ناامنی و هراس بیشتر مسافران و به ویژه زنان می شود. که در این رابطه راهکار پیشنهادی ایجاد سیستم حمل و نقل عمومی ایمن تر می باشد که به عنوان گزینه ای برای افزایش ایمنی در جریان سفرهای درون شهری است. برخی اقدامات لازم برای رسیدن به این هدف بدین شرح است: حضور راهنماها در ایستگاه و وسایل نقلیه عمومی، افزایش کارکنان در ایستگاهها، پوشش دهی خطوط حمل و نقل عمومی به درون محلات شهری و دسترسی مناسب و ایمن تا واحدهای مسکونی . اگر از نظر مطلوبیت سیستم حمل و نقل عمومی بنگریم (با توجه به اینکه عمده ترین وسیله نقلیه برای زنان است)، نوع کیفیت وسایل و امکانات مورد استفاده کاربران بسیار موثر می باشد. به عنوان مثال چنانچه ارتفاع استاندارد در مورد پله های اتوبوس و یا فضاسازی ارگونومیک ایستگاههای اتوبوس رعایت شود کیفیت بهره برداری را برای همه شهروندان و به ویژه زنان مناسب تر خواهد کرد. علاوه بر تأمین روشنایی و امنیت معابر در شب، ایمن سازی و فضاسازی متناسب گذرهای عابر پیاده، فضاسازی ایستگاه های متور شهری موارد دیگری است که در بهره برداری مطلوب تر زنان از سیستم حمل ونقل شهری مؤثر است. از طرف دیگر لازم است در مطالعات حمل و نقل شهری در امکان سنجی میزان تقاضای سفرهای زنان و ارتباط آن با تأمین سیستم حمل و نقل عمومی به عنوان الگوی غالب حمل و نقلی زنان توجه ویژه شود.

نتیجه گیری

در شهرسازی مدرن، شهر خوب یا شهر با کیفیت چنان شهری است که هر چه بیشتر به نیازهای مادی و معنوی شهروندان پاسخ گوید. پذیرش این دیدگاه که زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان باید بهره مند از حقوق شهروندی به عنوان شهروند کامل باشند و از طرفی دیگر وجود سه عامل مهم تحصیل، تغییر الگوی مصرف و سبک زندگی و اشتغال در دهه های اخیر سبب ورود بیشتر زنان ایرانی به مکان های عمومی و فضاهای شهری گردیده است

با توجه به پیشرفت تکنولوژی و وابستگی بسیار زیاد توسعه شهری برپایه استفاده از اتومبیل شخصی و توسعه بزرگراهی، الگوی توسعه شهری پراکنده بیش از پیش بر شهرها حاکم شده که این روند تأثیراتی بر حضور زنان به عنوان گروهی آسیب پذیر در شهرها نیز گذاشته است. پراکنده سازی ساخت و ساز و ایجاد حومه های شهری پراکنده و دور و از طرف دیگر تجمع سازی امکانات در مراکز شهرها مانند امکانات بهداشتی- درمانی، مدارس فراگیر و جامع، دفاتر اداری و همچنین در پاره ای موارد تجمع امکانات تفریحی فراغتی در مراکز شهرها منجر به بروز مشکلات دسترسی برای زنان در شهرها گردیده است. که در مقابل این روند پیشنهادات نوشهرگرایان در خصوص لزوم بازگشت به طراحی سنتی شهرها و ایجاد محلات شهری با مقیاس انسانی سرزنده و ایمن مطرح می باشد. آنچنان که بیشتر زنان ضد شهرنشینی نیستند و همانطور که خواستار امکانات محلی مراکز بوده خواستار ابقای سودها و موقعیت های مناطق مرکزی شهری نیز می باشند. علاوه بر این به منظور فراهم آوردن امکاناتی امن، توزیع پذیری وسیعتر مناطق، مراکز خرید و سازگاری میان آنها و افزایش امکانات مورد نیاز زنان در مناطق مختلف شهری، در واقع ساخت شهرهایی چند هسته ای،  باید مورد توجه برنامه ریزان، طراحان شهری، مسئولان ومدیران شهری قرار گیرد.

از طرفی دیگر در فضاهاي شهري تناسبات مبلمان شهري ،كفپوشها ،طراحي مسيرهاي پياده ،نور پردازي ، امنيت فضا ها ، رنگ وطراحي فضاها غالباً با رويكرد مردانه طراحي شده است و تفاوتهاي انساني ،حسي ورفتاري زنان در طراحي فضاهاي شهري كمتر مورد توجه بوده است .که این خود بر احساس امنیت زنان به عنوان یکی از گروه های استفاده کننده اط فضای شهری تأثیرگذار می باشد.  در نهایت از تلفیق معضلات اجتماعی و نواقص کالبدی موجود در فضاهای شهری به منظور ارتقاء مولفه های امنیت و حضور پذیری بیشتر زنان در فضاهای شهری پیشنهادات زیر ارائه می گردد:

  • ارتقاء کیفیت فضای شهری برای تعامل و حضور امن زنان در این فضاها : از طریق ساختارهای شهری چند مرکزی، ضد منطقه بندی و متمرکز سازی حاصل خواهد شد. از طرف دیگر طراحی عرصه های عمومی و خصوصی منطبق با الگوی خاص رفتاری و فعالیت زنان در فضا، انعطاف پذیری طراحی و توسعه محیط مصنوع در جهت رفع تعداد بیشتری از نیازهای زنان و همچنین تأمین خدمات (تفریح و سرگرمی) نیازهای زنان در فضاهای باز عمومی جهت ارتقاء حضور و تعامل بیشتر آنها در فضاهای شهری.
  • ارتقاء کیفیت زیرساخت ها برای حضور مؤثر زنان در فضاهای شهری: از طریق ارتقاء کیفیت سیستم حمل و نقل عمومی، شبکه دسترسی پیاده مطابق با الگوی فعالیتی و نیازهای زنان در فضاهای شهری.
  • ارتقاء حضور اجتماعی زنان در فضا: از طریق تقویت حس مشارکت و حضور زنان در تمامی مراحی پروسه طراحی و تصمیم گیری و ارتقاء آگاهی و آموزش زنان در طراحی و توسعه جهت بالا بردن سطح حساسیت متخصصین به موضوع جنسیت در محیط مصنوع.

 

مراجع

  1. احمدی، یعقوب، اسمعیلی، عطا (1389)، سنجش احساس امنیت زنان مبتنی بر عوامل چند بعدی و میان رشته ای در شهر مشهد، مجله جامعه شناسی کاربردی، سال بیست و یکم، شماره 38.
  2. اسماعیلی، عطا، (1386)، بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان شهر مشهد در سال 1385 و عوامل مؤثر بر آن، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم اجتماعی-پژوهشگری، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی، گروه علوم اجتماعی.
  3. بمانیان، رفیعیان، ضابطیان (1388)، سنجش عوامل مؤثر در ارتقای امنیت زنان در محیط های شهری، پژوهش زنان، دوره 7، شماره3، 47-46.
  4. پاکزاد، جهانشاه، (1384)، راهنمای طراحی فضاهای شهری در ایران، وزارت مسکن و شهرسازی، معاونت شهرسازی و معماری، ص 182.
  5. فرخ سرشت، مروا، (1390)، زنان و فضای شهری، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته طراحی شهری، دانشگاه هنر اصفهان.
  6. زنجاني زاده اعزازي، هما ( 1380 )، زنان و امنيت شهري، مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني، سال س ي و چهارم ، شماره سوم و چهارم.
  7. سفیری، خدیجه، (1387)، نقش نهادهای غیر دولتی محله ای در تأمین امنیت اجتماعیبا تکیه بر شهر تهران، مجله مطالعات اجتماعی ایران، دوره دوم، شماره 2.
  8. صالحی، اسماعیل، (1387)، ویژگی های محیطی فضاهای شهری امن،مرکز مطالعات وتحقیقاتی شهرسازی، تهران.
  9. کالن، گوردن(1377)،گزیده منظر شهری، ترجمۀ منوچهر طبیبیان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
  10. لینچ ،کوین ، (1385)،سیمای شهر ،ترجمه منوچهر مزینی ، انتشارات دانشگاه تهران،چاپ هفتم.
  11. محمدی، مریم، (1387)، عدالت جنسیتی در طراحی فضاهای شهری با تأکید بر حضور زنان- نمونه موردی فضای محله ای چیذر، پایان نامه کارشناسی ارشد طراحی شهری، دانشگاه علم و صنعت ایران.
  12. محمدی، مریم، (1388)، بررسی تأثیر الگوهای رفتاری بر میزان حضور و فعالیت در فضاهای شهری با تأکید بر حضور زنان، مجله آبادی، شماره 63، ص 68-73.
  13. مظلوم خراسانی، محمد، اسمعیلی، عطاء، (1389)، بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان شهر شمهد در سال 86-1385 و عوامل مؤثر بر آن، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد.
  14. مهدیزاده، جواد، (1387)، در جست و جوی شهرهای انسانی تر، مجله جستارهای شهرسازی، سال هفتم، شماره 25-24.
  15. نویدنیا، منیژه، (1382)، درآمدی بر امنیت اجتماعی، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال ششم، شماره 19.

 

  1. Project for public spaces (2002), what make a successful place? Retrieved from http://www.pps.org/topics/gps/grplacefeat.

 

  1. Moller, Bjorn, (2000): National, Societal and Human Security Discussion – Case study of the Israel – Palestine conflict,
  1. rnal of Strategic Information Systems 8 .pp. 263–283.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!