برای بسیاری از افراد ممکن است عنوان همایش جالب و پرسش برانگیز باشد اینکه «زن, معماری و شهر» به چه معناست؟ چه چیزی قرار است در این همایش بررسی شود؟

آیا بین جنسیت‌ها, معماری و شهر فی الواقع ارتباطی می‌توان یافت؟ همه ما می‌دانیم که بررسی مسائل به صورت بینارشته‌ای یکی از ضرورت‌های عصر حاضر می‌باشد. 

همچنین می‌دانیم که معماری در گذار تاریخی خود همواره در ارتباط با سایر رشته‌ها از جمله فلسفه, ادبیات, نقاشی, مجسمه‌سازی و غیره قرار گرفته است. اما آنچه امروز در ایران به صورت مهجور مانده است ارتباط بین معماری و علوم اجتماعی نظیر جامعه‌شناسی, انسان‌شناسی, مطالعات فرهنگی می‌باشد. 

این در حالی است که در کشورهای دیگر (به خصوص اروپای شمال غربی, آمریکای شمالی و استرالیا) به وفور در این زمینه تحقیقات و همایش‌های مختلفی انجام گرفته است. 

بر همین اساس یکی از اهداف اصلی و بنیادین این همایش به طور کلی, خوانش معماری و شهر از دریچه علوم اجتماعی و به خصوص جامعه‌شناسی می باشد. 

به تبع آن و به دلیل وسیع بودن مباحث بین معماری, شهر و علوم اجتماعی, آنچه دراین همایش برای جهت دهی بحث تدوین گردید، مساله زن و ارتباط آن با معماری و شهر می‌باشد. 

به عبارت دیگر اگر بخواهم به صورت دقیق‌تر پل ارتباطی معماری و شهر را با مباحث علوم اجتماعی در این همایش برای شما ترسیم کنم باید بگویم که مفهوم زن در این همایش به مفهوم «جنسیت» در مطالعات علوم اجتماعی بر می‌گردد. 

در اینجا شاید بهتر باشد برای ایجاد یک تصور دقیق تر برای مخاطبان و همچنین جلوگیری از ایجاد سو برداشت در برخی اذهان, به تفاوت‌های سه مفهوم «جنسیت», «جنس» و «فمینیسم» به صورت کوتاه اشاره کنم. مفهوم «جنس» بیشتر مبین تفاوت‌های بیولوژیکی زن و مرد می‌باشد. 

چنین تفاوت‌هایی در قالب مطالعاتی این مفهوم اشاره به تفاوت‌های مونث و مذکر از بدو تولد دارد. دیگر مفهوم یعنی «جنسیت» (یا همان Gender) اشاره به تفاوت‌های مردانگی و زنانگی دارد که در بستر اجتماعی و فرهنگی و عمدتا از طریق آموزش و هنجارها باعث شکل دهی هویت جنسیتی برای آنها می‌شود.

به عنوان مثال همانطور که می‌دانید تا مدت‌ها قبل تصور رایج بر این بود که یک زن نمی‌تواند مدیر باشد و مدیریت یک کار مردانه است. و یا برخی کارها و هنجارها را در جامعه کاملا مردانه و برخی دیگر را کاملا زنانه می‌دانستند. بحث جنسیت به دنبال تبیین علل و فرایند ایجاد چنین تفاوت‌هایی است. اما مفهوم آخر یعنی «فمینیسم» بیشتر در قالب مباحثی است که با هدف برابری خواهی مرد و زن شکل می‌گیرد. 

مفهوم فمینیسم برخلاف مفهوم جنسیت که سبقه‌ی دانشگاهی دارد, مفهومی است که به دنبال جنبش های سیاسی و اجتماعی دهه‌های ۶۰ و ۷۰ قرن بیستم شکل گرفت. پس به صورت کلی می‌توانم بگویم حیطه همایش گرد محور جنسیت و فضا می‌باشد. 

چنین محوریتی در دیگر کشورها عمری نزدیک به سی سال دارد و در دانشگاه‌های مختلفی از جمله آکسفورد, کمبریج, هاروارد, دانشگاه اقتصاد لندن, دانشگاه ملبورن و غیره به صورت رشته دانشگاهی با نام Gendered space تدریس‌می شود. 

به طور کلی همایش براساس مفهوم جنسیت, دارای دو محور کلی است که این دو محور در قالب دو پانل برگزار خواهد شد. محور اول اختصاص به مطرح کردن مسائل و مباحثی در قالب «زن به عنوان کاربر فضا» دارد. محور دوم نیز اختصاص به موضوعاتی خواهد داشت که زن را به عنوان خالق فضا منظور می‌کند. در ارتباط با محور اول, تا به امروز مباحث و تحقیقات گوناگونی در دنیا مطرح شده است. 

مباحثی از قبیل اینکه شهرها و معماری در گذر تاریخی و یا امروز تا چه اندازه به مساله زن توجه کرده است؟ به چه میزان نیازهای زن را به عنوان نیمی از جامعه انسانی در نظر گرفته است. به چه میزان فضاهای طراحی شده, نشانگر امنیت لازم برای زنان بوده است؟ شاید مطرح کردن این مسائل در نگاه اول باعث اندکی تعجب شود. 

اما واقعیت این است که تحقیقات مختلفی که در موسسات و دانشگاه های معتبر دنیا انجام گرفته است بر این مساله صحه می‌گذارد که تاریخ طراحی معماری و شهر به صورت کلی در نظام‌های پدرسالار, بر محوریت کاربر مرد بوده است. حقیقت امر این است که تاریخ طراحی و ساخت نشان دهنده‌ی غلبه‌ی عناصر و ایده‌های طراحی مردانه بر زنانه بوده است. چنین امری باعث شده است که در اکثر بررسی‌ها ،محیط‌های ساخته شده را «محیط‌های مرد ساخت» بنامند.

به عنوان مثال در اکثر موارد ما شاهد این هستیم که خیابان‌ها برای زنان محیط ناامنی (inhospitable streets) است یا در ایده‌های طراحی معماری در غالب موارد اهمیت اصلی بر عنصر زیبایی شناسی بوده است. در صورتی که اگر زن به عنوان کاربر فضا در نظر گرفته شود ، ایده‌های ارتباط و تعامل, انعطاف پذیری, سهولت دسترسی, امنیت و پیچیدگی بر اساس تحقیقات انجام شده، می بایست در اولویت قرار گیرند. چیزی که براساس آن تحقیقات اثبات گردیده ، اهمیت ارتباطات و تعامل برای زنان در محیط کار و یا سکونت می باشد. و یا مثال دیگر در این زمینه مربوط به تنظیم طرح برنامه‌ریزی شهری می‌شود که در قرن نوزدهم در آمریکا به مورد اجرا در آمد که در آن صرفا مرد سفید پوست طبقه متوسط به عنوان کاربر شهری ویا شهروند مدنظر قرار گرفته و برای زنان فضایی جز خانه مورد تصور نبود. زنان هیچ فضایی در عرصه شهری نداشتند. و بدین ترتیب زن در محیط خانه و مرد در فضاهای عمومی تعریف شده .همچنین لازم به ذکر است که بسیاری از گروههای اجتماعی نظیر مردان رنگین پوست و… نیز در ملاحظات برنامه ریزی و طراحی لحاظ نگردیده و به حاشیه رانده شدند.

اما درباره محور دوم همایش یعنی «زن به عنوان خالق فضا» اگر بخواهم توضیحاتی ارائه دهم باید بگویم در این همایش به طور کلی به مباحثی خواهیم پرداخت که مسائل زنان معمار چه به جهت میزان و وضعیت آن‌ها در محیط تحصیل, چه به صورت میزان و وضعیت حضور آنها در محیط کار را تشریح نماید. 

تا به امروز در دنیا روی این محور نیز کارهای گوناگون زیادی انجام شده است. به عنوان مثال براساس نظریات موجود, تاریخ طراحی معماری تا قبل از شروع پست مدرن, برای معماران زن جایگاه مناسبی تعریف نکرده بود. تاریخ معماری به خوبی بیانگر این حقیقت است که زنان معمار تا پایان دوران مدرن دارای مشقت های زیادی برای تعریف خویش به عنوان طراح معمار برای جامعه ، همکاران و کارفرمایان خویش بوده‌اند. به عبارت دیگر در اکثر جوامع تا قبل از شروع دوران پست مدرن به زنان, طراحی‌های کم اهمیت‌تری (البته در تصور آن دوران) همچون طراحی دکوراسیون, نقشه‌کشی واگذار می‌شد. 

در آن دوران تصور بر این بود که زن نمی‌تواند بنای شاخص و مهمی را در شهر طراحی کند. البته در این میان از استثناهایی همچون جولیا مورگان(۱۸۷۲-۱۹۵۷) می توان یاد نمود که توانست در طول دوران کاری خویش ۷۰۰ بنا را در کالیفرنیا طراحی کند. اما این تنها با شروع دوران پست مدرن بود که زنان تواستند گام به گام توانایی‌های خویش را در عرصه طراحی ثابت کنند. و فضایی برای طراح معمار بودن برای خود بسازند. 

به عنوان مثال در شروع دوران پست مدرن در گام اول زنان معماری را می‌بینیم که در قالب زوج معمار- همسر توانستند فرصت طراحی پیدا کنند. که از این جمله می‌توان به همکاری بی نظیر دنیس اسکات براون و رابرت ونچوری اشاره کرد و یا از نمونه های دیگر زوج معمار-همسر می‌توان به جین درو و ماکسول فرای (Jane Drew and Maxwell Fry), آلیسون و پیتر اسمیت-سون (Alison and Peter Smithson), چارلز و ری ایامس (Charles and Ray Eames) اشاره کرد. 

با در نظرگیری همه این شواهد در تاریخ باید به این نکته اذعان کرد که وجود طراح مستقل زن تنها در چند دهه اخیر است که تقریبا به صورت محسوسی معنا پیدا کرده است و ما شاهد طراحان مستقلی همچون زاها حدید, ایتسوکو هازگاوا (Itsuko Hasegawa), مارگارت دوینکر (Margaret Duinker) هستیم.

از جمله مسائل دیگری که در این حوزه در دنیا مورد پی‌گیری قرار می گیرد وضعیت حال حاضر زنان در محیط کار و علل حضور کم زنان معمار در عرصه فعالیت می‌باشد. به عنوان مثال تحقیق در این زمینه در دانشگاه «وست انگلند» (West England) در سال ۲۰۰۳ انجام گرفت که ریشه‌های حضور کم زنان در محیط کار معماری را در عواملی همچون: درآمد کم, درآمد نابرابر نسبت به مردان, مدت زیاد ساعات کاری, محیط با انعطاف پذیری کم و نادوستانه برای زنان, انجام کارهای فرعی, عدم درنظرگیری استعدادها و توانایی آنها, وضعیت کاری استرس زا, حاکمیت قواعد نظام پدرسالارانه در محیط کار و جلوگیری از پیشرفت زنان, فرهنگ مردسالاری, تبعیض جنسیتی, قرار دهی زنان در اولویت اخراج به هنگام تعدیل نیرو, رضایت کاری بیشتر در مشاغل دیگر و غیره را می‌توان برشمرد.

بنابراین هدف ما به طور کلی در این همایش این است که بتوانیم فضایی را ایجاد کنیم که در آن اساتید و دانشگاهیان, معماران و شهرسازان مشغول در محیط فعالیت‌های حرفه‌ایی, و همچنین مسئولین در نهادهای دولتی بتوانند تعاملی سازنده بر محوریت جنسیت و فضا داشته باشند. تعاملی که در آن با مطرح کردن وضعیت زنان معمار و شهرساز در حال حاضر, وارائه پژوهش‌های مرتبط به حیطه جنسیت و فضا, به ترسیم راه های بهبود وضعیت زنان معمار و شهرساز نائل آیند. 

اما نکته پایانی که در مورد این همایش لازم به ذکر می‌آید در مورد دستاوردهای همایش می‌باشد. دستاوردهای همایش را به صورت کلی می‌توانم در چهار عنوان خلاصه کنم. اولین دستاورد این همایش, ارتقاء آگاهی زنان معمار و شهرساز کشور به لحاظ وضعیت حال حاضرشان و راه‌های بهبود این وضعیت می‌باشد. دومین دستاورد, ایجاد شبکه‌ی موثر و موفقی از زنان معمار و شهرساز در محیط دانشگاهی, و محیط‌های کاری طراحی و اجرا می‌باشد تا بتوانند با همکاری و تعامل با همدیگر مسائل و مشکلات‌شان را شناسایی و در جهت رفع آن اقدام کنند. 

سومین دستاورد این همایش شکل‌دهی یک گفتمانی نو درجامعه معماری و شهرسازی ایران در کنار سایر گفتمان‌های دیگر است… و در آخر ،دستاورد چهارم همایش نیز عبارتست از ایجاد لایه شناختی با محوریت جنسیت و فضا برای اساتید و دانشگاهیان به منظور ایجاد تحقیقات و کمک به شکل‌دهی واحدهای تدریسی در این زمینه در دانشگاه‌ها و برای طراحان برای دخیل کردن آن در طرحهای خویش.

دکتر شادی عزیزی
دبیر علمی همایش

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!